Skip to main content

جنگ جمل + آواتار

تاریخ انتشار:
http://www.ziaossalehin.ir/fa/content/4240
http://www.ziaossalehin.ir/fa/content/4240
لایه باز PNG

پیش بینی جنگ جمل توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) : ای عایشه تو در حالی که ظالم هستی و در حق علی (علیه السلام) ظلم می کنی به جنگ او می روی[*]

جنگ جمل در دهم جمادی الاول سال ۳۶ هجری قمری [1] توسط ناکثین [پیمان شکنان] به حکومت امیرالمومنین (علیه السلام) تحمیل شد ، علت نام گذاری آنها به ناکثین این بود که آنها علی رغم بیعت با امیرالمومنین (علیه السلام) بر علیه ایشان جنگیدند که امیرالمومنین در مورد آنها چنین می فرماید : همانا طلحه و زبیر بیعت و عهد را نقض کرده و عایشه را از خانه اش بیرون کشیده اند تا فتنه به پا کنند و خون ریزی راه بیاندازند [2]

در مورد نام گذاری دشمنان امیرالمومنین (علیه السلام) ، هرچند عده ای نام گذاری را توسط شخص ایشان می دانند ولی حقیقت این است که نام گذاری توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) انجام گرفته و ایشان در مورد دشمنان حضرت چنین فرموده : «هذا قاتل الناکثین و القاسطین و المارقین من بعدی ؛ این علی کشنده‌ی پیمان شکنان و سرکشان و از دین بیرون رفتگان، است.»[3] و امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) مصادیق نام گذاری ها را در خطبه ها و فرمایشات خویش مشخص نموده است.[4]

اصلی ترین بهانه ای که دشمنان امیرالمومنین (علیه السلام) برای راه انداختن اولین جنگ بین مسلمانان (جنگ جمل) بیان نموده اند ، خونخواهى از عثمان بن عفان خلیفه‌ی سوم مسلمان است[5] خونی که توسط خود آنها ریخته شده بود  که امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید : آنها انتقام خونى را مى‏ خواهند که خود ریخته اند.[6]

در مورد قتل عثمان باید دانست ، ایشان بر خلاف دو خلیفه قبل حتی ظواهر را نیز رعایت نکرده و آشکارا به قوم‌گرایی و مقدم داشتن اقوام خود (بنی امیه) بر مسلمان می پرداخت و از دنیا گرایی ، تجمل‌ پرستی و ظلم علنی نیز ابائی نداشت ، در چنین شرایطی مسلمانان علیه عثمان دست به شورش زدند که طلحه و زبیر مهاجمین را هدایت و عثمان را «نعثل» و کودن و سفیه می‌خواندند ، در عین حال به اعتراف ابن ابی الحدید از علمای اهل سنت ، امیرالمومنین علی (علیه السلام) با توجه به مصالح اسلام ، مردم را از خلیفه کشی و قتل عثمان بر حذر داشته و حتی فرزندش امام حسن (علیه السلام) را برای محافظت از جان عثمان فرستاد [7] ولی در نهایت مردم دست به قتل عثمان زدند ، امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) در مورد حکومت عثمان چنین می فرماید: «... عثمان به حکومت رسید که برنامه‌اى جز خورد و خوراک و جمع آوری ثروت و مال نداشت، و دودمان پدرى او (بنى امیه) نیز در این مسیر همراه او شده و چون شترانى که گیاه تازه بهار را با حرص و ولع می‌خورند به غارت بیت المال دست زدند، در نتیجه این اوضاع رشته‌اش پنبه شد، و اعمالش کار او را تمام ساخت، و شکمبارگى سرنگونش نمود».[8]

پس از قتل عثمان ، مردم نادم و پشیمان از اینکه خلافت را بر خلاف دستور خداوند و اعلام رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) به غیر امیرالمومنین (علیه السلام) سپرده بودند به خانه ولایت رفته و «البیعة البیعة» گویان صاحب اصلی خلافت را به مسجد کشانده و در یک ازدحام بی‌سابقه با مولای متقیان بیعت کردند...[9] طلحه و زبیر نیز از جمله اولین کسانی بودند که با حضرت بیعت نمودند.[10] و به همین دلیل از امام (علیه السلام) توقع داشتند ، سهم قابل توجه ای از بیت المال را به آنها واگذار و ایشان را به فرمانروایی بصره وكوفه منصوب نماید ولی عدالت حضرت موجب شد دست رد به سینه ی آنها بزند و درخواست آنها مبنی بر فرمانداری بصره وكوفه را نپذیرد [11]

سرانجام طلحه و زبیر  نزد عایشه رفتند و عایشه با وجود اینکه به اعتراف اهل سنت توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله) از جنگ علیه امام (علیه السلام) نهی شده بود [12] بدلیل دشمنی خاصی که در سینه از امیرالمومنین (علیه السلام) داشت با طلحه و زبیر همراه و به بهانه هوادارى از خون عثمان جنگ جمل را به راه انداختند و نتیجه جنگ چیزی جز کشته شدن تعداد زیادی از مسلمان و مرگ طلحه و زبیر نبود.

پی نوشت:
[*]. صحیح بخاری 9/134 (از کتب اهل سنت).
[1]. الجمل والنصرة، شیخ مفید ص 336.
[2]. همان ص240.
[3]. بحار الانوار ج32ص291.
[4]. نهج البلاغه ، خطبه 192 (قاصعه).
[5]. تاریخ الامم و الملوک ج 4ص459.
[6]. نهج البلاغه، خطبه 137.
[7]. شرح نهج البلاغه ،ابن ابی الحدید،ج1، ص28.
[8]. نهج البلاغه ، خطبه 3.
[9]. همان.
[10]. الکامل فی التاریخ، ج3، ص191.
[11]. تاريخ الطبري، ج4 ص‌438.
[12]. الكتاب المصنف في الأحاديث ج7، ص536.
----------------------------
مطالعه بیشتر در:
جنگ جمل

نکته: برای دانلود و دیدن تصویر در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید

دیدگاه‌ها

صغری طاهری Tue, 05/05/2020 - 01:33

به راستی که باید در تاریخ سیر کرد چنانچه یکی از آنان بوده ای، و این تاریخ است که تکرار می شود و ما گاهی چان غرق در زرق و برق اطراف میشویم که چشمانمان کور می شود از دیدن حقیقت
ای اسلام چقدر گنج پر بهایی بودی و ما نمی دانیم، حیف که تمامی مفاخر از دامان تو برخاست و ماها امروز این افتخارات را بر باد داده ایم و کدخدا پرست شده ایم
هیهات

Add new comment

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Lines and paragraphs break automatically.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
back to top