انسانها معمولا با آرزوها و امیال خود زندگی می کنند، هر بچه ای دوست دارد روزی بزرگ شود و به آرزوهایش برسد و هر دانشآموزی دوست دارد که به دانشگاه برود و فارغالتحصیل شود و یک کارآفرین دوست دارد که کارش توسعه یافته و بتواند آن را نشر و نمو دهد و همچنین یک مخترع از آرزوهای او رسیدن به زمانی است که بتواند اختراع خود را جهانی کند.
هریک از ما در درون خود آمال و آرزوهای بسیاری داریم که از خواسته های درونی ما این است که به این آرزوها دست پیدا کنیم.
سوالی که ایجاد می شود اینکه چهکار کنیم، به دعاها و آرزوهای درونی خویش دست پیدا کرده و به آنها دست یابیم؟
بندگی کردن و در مقابل خداوند و سر تواضع فرود آوردن، از جمله کارهایی است که وظیفه ی هر بنده ای در مقابل معبود خود است. بر همین اساس در روز ده مرتبه در مقابل خداوند ایستاده و به این امر اذعان می کنیم. «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ».
بهمین دلیل خداوند نیز در قرآن بر این امر که تنها خداوند را بپرستیم و از طاغوت پیروی نکنیم، تاکید می کند، «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت [نحل/36] ودر حقيقت، در ميان هر امتى فرستاده اى برانگيخته ايم [تا بگويد:]، خدا را بپرستيد و از طاغوت [فريبگر] بپرهيزيد.»
در زندگی برای همه ی ما گاهی اتفاق می افتد که در کاری یا یک صحنه یا موقعیتی، خطاکار و مقصر باشیم و از مصادیق آن می توان به اختلافات خانوادگی، بین زن و شوهر و در رانندگی و یا در کوچه و بازار... اشاره کرد.
دراین موقعیت ها، اگر شما درعین مقصر بودن، شاکی نیز باشید و طرف مقابل را مورد مواخذه قرار بدهید، معمولا در این موقعیت ها کار به جاهای باریک کشیده می شود.
علت این کار می تواند، یک نوع غرور و تکبر در درون انسان باشد، که حتی گاهی اوقات، عواقب جبران ناپذیری، برای انسان به بار می آورد.
در دنیایی که ما زندگی می کنیم و بنابر اعتقادات دینی ما که برگی از روی درخت نمی افتد مگر به اذن خداوند «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في کِتابٍ مُبينٍ [انعام/59] کلیدهای غیب، تنها نزد اوست و جز او، کسی آنها را نمی داند.
روابط عمومی و داشتن ارتباط صحیح با مردم یکی از ملزمات زندگی امروز است. با افزایش فضای های ارتباطی چه در بحث فضاهای مجازی و چه در بحث ارتباط در خارج با افراد، تقویت روابط عمومی و نوع برخورد با مردم، مهم جلوه میکند.
لذا یکی از موثرترین موارد در برخورد و ارتباط با مردم را میتوان در بحث، همسایه و نوع برخورد با آنها شاهده کرد، در دنیای امروز که روح معنویت و دین داری و عواطف کمرنگ شده است، همسایه ها از حال یکدیگر خبر ندارند، گاه سالیان زیادی با در کنار یکدیگر زندگی میکنند ولی نسبت به یکدیگر هیچ شناختی ندارند و از احوالات یکدیگر مطلع نیستند و بیخبر از هم هستند.
یکی از آداب معاشرت، معاشرت صحیح و برخورد خوب با همسایگان است. این صفت پسندیده گویای بارعواطف، انسانی و اسلامی نیز است. اسلام تا ان اندازه به حقوق همسایه اهمیت داده که وی را همردیف خویشاوند شمرده است.
حضرت علی(علیه السلام) در وصیت نامه ارزشمند خویش فرمودند:
«اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا [1] خدا را خدا را در رابطه با همسايگان، كه مورد سفارش پيامبر شمايند، پيوسته به آنان سفارش داشت تا جايى كه گمان برديم ميراث برشان خواهد ساخت!»
همسایگان همچون خویشاوندان ارث نمی برند، اما همسنگ آنهایند.
اسلام دینی اجتماعی است؛ حتی عبادات اسلامی روح اجتماعی دارد. مثلا اساس نماز که یک عبادت مهم اسلامی است، جماعت است و نماز فردا در درجه دوم قرار دارد. لذا ضمایر نماز در کلماتی همچون«نعبد» و «نستعین» و «اهدنا» و مانند آن بصورت جمع ذکر شده است. نماز جمعه از دیگر عبادات اسلامی است که باید بصورت جماعت برگزار گردد و اقامه ی ان بصورت فردا ممکن نیست. حج عبادت دیگر اسلامی است که در مقیاس وسیع تر و با جمعیت چند میلیونی از سراسر جهان انجام می شود.
هنگامی که عبادات اسلامی، اینگونه جنبه ی اجتماعی دارند، مسائل دیگر بطریق اولی باید دارای بعد اجتماعی قوی ای باشد.
یکی از مهمترین دستوراتی که در جامعه ی پزشکی مورد تاکید است، «پیشگیری بهتر از درمان» می باشد، بهترین راه برای اینکه انسان سالم بماند و همچنین با امراض مختلف بیمار نشود، پیشگیری کردن است تا خود را در قبال بیماری ها، بیمه کرده و از مریض شدن جلوگیری کند.
هچنین یکی از بهترین راهها برای حفظ وسایل نقلیه و ماشین سواری، نصب دزدگیر، است تا از احتمال هرگونه سرقت، پیشگیری به عمل آید.
لذا این سفارش مطابق با عقل است که پیشگیری بهتر از درمان است.
بر همین اساس در رفتارها و برخوردهای ما نیز، نیاز به بعضی کارهای پیشگیرانه است، تا از انحراف و مشغول شدن به رذائل اخلاقی، جلوگیری بعمل آید.
یکی از دوستان نقل می کرد: در کنار ساحل قدم می زدم و می خواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله ی دور، توجهم را به خود جلب کرد، جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است. با خودم فکر کردم چقدر مسیر را برای یافتن آن شی براق طی کرده و راه خود را طولانی کردم در حالی که هیچ سودی برای من نداشت.