معرفی شخصیت تاریخی؛ امّ البَنین(سلام الله علیها)

انجمن‌ها: 

 

نام ایشان فاطمه دختر حِزام بن خالد است که به کلاب می رسد و آنان را قبیله بنی کلاب می خواندند.(۱)
از تاریخ ولادت ام البنین اطلاع دقیقی در دست نیست.
در مورد زمان ازدواج امام علی(ع) با ام البنین نیز، تاریخ دقیقی مطرح نشده است.
همچنین در مورد اینکه ام البنین بعد از فاطمه(س) همسر دوم باشد، اختلاف است.
علامه مجلسی به نقل از کتاب "قُوت القلوب" ابوطالب مکی آورده که ؛
《اَنَّهُ[أَميرُالمُؤمِنينَ] تَزَوَّجَ [أَمَامَةَ] بَعدَ وَفَاتِهَا[فَاطِمَة] بِتِسعِ لَيَالِِ!》
امام علی(ع) طبق وصیت حضرت زهرا(س)، با امامه دختر زینب، که زینب خود خواهر فاطمه زهرا(س) بود، بعد از نُه شب، که از شهادت صدیقه کبری(س) سپری شد، ازدواج کرد.(۲)
در مورد ازدواج امام علی(ع) با ام البنین آمده است که حضرت(ع) از برادرش عقیل، که در نسب‌شناسی عرب شهره بود، مشورت گرفت.
حضرت(ع) فرمود :
《اُریدُ مِنکَ أن تَختِبَ لی إمرَآةً مِن ذَوِ البُیوتِ وَ الحَسبِ وَ النَّسَبِ وَ الشُّجاعَة》
از تو میخواهم که زنی را برای من خواستگاری کنی، خانواده دار، دارای حسب و نسب و شجاعت باشد.
《لِکَی اُصیبَ مِنها وُلدا یَکونُ شجاعاً عضُدا یَنصُرَ وَلَدیَ الحُسَین(ع)》
فرزندانی از او برای من به عمل بیاید، که شجاع و قوی باشند وفرزندم حسین(ع) را یاری کنند.
《لِیُوَاسِیهِ لِنَفسِهِ فِی طَفِّ کَربَلَا》
و در کربلا خودش را برای حسینم، جانفشانی کند.
که عقیل فاطمه کلابیه(ام البنین) را به امام(ع) معرفی کرد و گفت : 
(تَزَوَّجْ اُمَّ البَنِین الْکَلابیَّةِ! فَإِنَّهُ لَیسَ فِی الْعَرَبِ أَشْجَع مِن آبائِها)
♦️با امّ البنین ازدواج کن که در عرب از اجداد او شجاع تر نیست.(۳)
ثمره ی این ازدواج چهار پسر به نام‌های عباس، عبدالله، جعفر وعثمان بود که هر چهار فرزند ام البنین در کربلا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.(۴)
مورخان و محدثین ام البنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانسته‌اند.
شجاعت، فصاحت و علاقه ام البنین به اهل بیت(ع) به‌ ویژه امام حسین(ع) را زبان زد عام و خاص بوده است و خود را همواره وقف خدمت به آنان کرده بود.
اهل بیت(ع) نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او می‌رفتند.
در روز نهم محرم سال ۶۱، آنجایی که ام البنین از قبیله بنى كلاب بود، شمر بن ذى الجوشن نیز به همین قبیله انتساب پیدا مى كرد.
بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیكى خیمه گاه امام حسین(ع) آمد و با صداى بلند فریاد زد : 
《أَیْنَ بَنُو أُخْتِنَا؟!!》
پسران خواهر ما کجایند؟!(۵)
وقتی هنگام مراجعت کاروان اسرای کربلا به مدینه، امام سجاد(ع) بشیر را به مدینه روانه کردند تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین(ع) با خبر کند.
بشیر در مدینه ام‏ البنین(س) را ملاقات کرد و خبر شهادت فرزندانش را به او داد.
بشیر به او گفت : 
ای ام البنین! عباس را کشتند!
ام‏ البنین پرسید :
از حسین(ع) مرا خبر بده!
و بشیر به همین ترتیب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او داد.
ام‏ البنین پرسید : 
《یَا بَشِیرُ اَخبِرنِى عَن اَبِى عَبدَاللهِ الحُسَینِ(ع)!
اَولَادِى وَ مَن تَحتَ الخَضرَاءَ کُلُّهُم فِدَاءُ لِاَبِى عَبدِاللهِ الحُسَینِ(ع)》

اى بشیر! خبر از [امام من] اباعبدالله الحسین(ع) بده!
فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان است فداى اباعبدالله(ع) باد.(۶)
و آنگاه که بشیر خبر شهادت مولا و امام او، حسین بن‏ على(ع) را به او داد، آهى کشید و با دنیایى از غم و اندوه گفت : 
《قَد قَطَعتَ نِیَاطَ قَلبِى》
آه که بندهاى قلبم را پاره پاره کردى.(۷)
به این ترتیب ام البنین شهادت چهار پسر رشید خود را درک کرد و در سوگ آنها نشست.
او در بقیع مى‏ نشست و چهار قبر نمادین برای آنان درست می کرد و برای آنها ندبه‏ هاى جانسوزى سر می داد و زنها هم دور او جمع مى‏ شدند.
این صحنه به قدری جانسوز بود که مروان بن حکم حاکم مدینه، با آن همه دشمنى و قساوت گاهى به آنجا مى‏ آمد و مى‏ ایستاد و مى‏ گریست.
از جمله ندبه‏ هایش این است :
《لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ،
تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ》

اى زنان! دیگر مرا با ام البنین نخوانید!
به یاد فرزندان شجاعم مى‏ افتم و دلم آتش مى‏ گیرد.(۸) 
سرانجام این بانوی بزرگ اسلام، همسر شهید و مادر چهار شهید، در روز ۱۳ جمادی‌الثانی سال ۶۴ قمری از دنیا رفت و پیکر او در بقیع دفن شد.(۹)

منابع :
۱)خصائص العباسیه کلباسی، ص۶۳
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۹۲
۳)عمدة الطالب ابن عنبه، ص۳۵۷
۴)مقاتل الطالبیین اصفهانی، ص۸۲
۵)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۹
۶)تنقیح المقال مامقانی، ج‏۳، ص۷۰ 
۷)ریاحین الشریعه محلاتی، ج۳، ص۲۹۴
۸)سفینه البحار قمی، ج۱، ص۵۱۰
۹)اعلام النساء حسّون، ص۴۹۶
 

Share