برخی از آثار یاد مرگ

سیدجواد موسوی؛
قبرستان

مرگ، حقیقتی قطعی و غیر قابل انكار

مرگ حقیقتی قطعی و غیرقابل انكار برای هر موجود زنده می باشد كه خداوند چشیدن طعم آن را به عنوان یك قانون كلّی بیان نموده، می فرماید: «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ »؛(1) «همه كس چشنده مرگ است.»
این آیه دلالت بر عمومیت سخن حق تعالی دارد و اینكه هر صاحب نفسی ناچار و ناگزیر است از چشیدن طعم مرگ، و تفاوتی نمی كند كه این موجود حیوان باشد یا گیاه و یا فرشته؛ پس هر موجود زنده ای به ناچار خواهد مرد. مگر خداوند تعالی كه او زنده است و نمی میرد و او اوّل و آخر تمام اشیاء است.»كُلُّ مَنْ عَلَیهَا فَانٍ * وَ یبْقَی وَجْهُ رَبِّكَ  »؛(2) «هر كس كه بر زمین موجود است در معرض فنا است و پاینده است ذات پروردگار تو.»
مرگ حقیقتی است كه هر روز به طور آشكار آن را مشاهده می كنیم و یا چیزی در رابطه با آن می شنویم؛ امّا انسانی كه علاقمند به زندگی دنیایی است و به بازیهای دنیایی سرگرم شده و گمان می كند كه مرگ، نابودی است و زندگی بعد از آن هرگز معنایی ندارد، از یاد مرگ می ترسد و از نشانه های آن فرار می كند؛ در حالی كه خداوند چنین انسانهایی را مورد خطاب خویش قرار داده، می فرماید: «أَینَمَا تَكُونُوا یدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُّشَیدَةٍ»؛(3) «هر كجا باشید، مرگ شما را فرا می گیرد؛ اگر چه در كاخهای بسیار محكم باشید.»
«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ و مُلَقِیكُمْ »؛(4) «بگو: مرگی كه شما از آن می گریزید حتماً شما را ملاقات خواهد كرد.»
خداوند در آیات فوق به این مطلب مهم اشاره می فرماید كه فرار از مرگ فایده ای ندارد و یقیناً روزی مرگ انسان فرا می رسد و این حقیقتی قطعی در عالم وجود است.

اهمّیت یاد مرگ

یاد مرگ، نقشی بسیار سازنده در زندگی انسان دارد به گونه ای كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله به یاد آورندگان آن را، هم درجه شهدا معرفی می كند: «قِیلَ یا رَسُولَ اللَّه هَلْ یحْشَرُ مَعَ الشُّهَداءِ اَحَدٌ. قالَ نَعَمْ مَنْ یذْكُرُ الْمَوْتَ بَینَ الْیوْمِ وَاللَّیلَةِ عِشْرِینَ مَرَّةً؛(5) به رسول خداصلی الله علیه وآله عرض كردند: آیا كسی با شهدا محشور خواهد شد؟ فرمود: بلی، كسی كه در شبانه روز بیست مرتبه مرگ را یاد كند.»
ایشان همچنین این افراد را زیرك ترین مردم می داند: «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله ای الْمُؤْمِنِینَ اَكْیسُ. فَقالَ أَكْثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَأَشَّدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْداداً؛(6) از حضرت رسول خداصلی الله علیه وآله سؤال شد: زیرك ترین مردم چه كسی می باشد؟ فرمود: آن كس كه بیشتر یاد مرگ كند و زیادتر مهیای آن شده باشد.»
و این یاد مرگ به قدری مهم است كه حضرت علی علیه السلام برای آن حقّی قائل شده، می فرماید: «ما اَنْزَلَ الْمَوتَ حَقَّ مَنْزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَداً مِنْ اَجَلِهِ؛(7) كسی كه فردا را از زندگی خود بشمارد، حق مرگ را چنان كه در خور آن است رعایت نكرده است.»
چگونه ممكن است انسان از كنار این مسئله به راحتی بگذرد و آن را نادیده بگیرد؛ درحالی كه امام صادق علیه السلام می فرماید: «ما مِنْ اَهْلِ بَیتِ شَعَرٍ وَلا وَبَرٍ اِلّا وَمَلَكُ الْمَوْتِ یتَصَفَّحُهُمْ فِی كُلِّ یوْمٍ خَمسَ مَرَّاتٍ؛(8) هیچ خانواده ای؛ از شهر نشین و بادیه نشین نیست مگر اینكه فرشته مرگ شبانه روزی پنج بار آنان را از نظر می گذراند.»
اهمّیت یاد مرگ به اندازه ای است كه حضرت مسیح علیه السلام در جواب حواریین كه سؤال كردند؛ «مَنْ اَولِیاءُ الَّذِینَ لا خَوفٌ عَلَیهِمْ وَلاهُمْ یحْزَنُونَ؛ اولیایی كه هیچ ترس و اندوهی بر آنها نیست چه كسانی هستند؟» یكی از ویژگیهای اولیای خدا را دوست داشتن یاد مرگ و رها نمودن یاد دنیا معرفی می كند و می فرماید: «اَحَبُّوا ذِكْرَ الْمَوْتِ وَتَرَكُوا ذِكْرَ الْحَیاةِ؛(9) یاد مرگ را دوست دارند و یاد زندگی را رها می كنند.»
همچنان كه سیره عملی ائمّه معصومین علیهم السلام نیز در هنگام یاد مرگ این گونه بوده است.
به عنوان نمونه در مورد حالات امام حسن مجتبی علیه السلام نقل شده است كه: «اِذا ذَكَرَ الْمَوْتَ بَكَی وَاِذا ذَكَرَ الْقَبْرَ بَكَی وَاِذا ذَكَرَ الْبَعْثَ وَالنُّشُورَ بَكَی وَاِذا ذَكَرَ الْمَمَرَّ عَلَی الصِّراطِ بَكَی وَاِذا ذَكَرَ الْعَرْضَ عَلَی اللَّهِ ذِكْرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً یغْشَی عَلَیهِ مِنْها؛(10) وقتی یاد مرگ می كرد، می گریست. و چون یاد قبر می كرد، می گریست. و چون از[قیامت و] بعث و نشور یاد می كرد، می گریست. و چون متذكّر عبور از صراط می شد، می گریست. و هر گاه به یاد توقف در پیشگاه خدای تعالی[در محشر] می افتاد، فریادی می زد و بی هوش[روی زمین] می افتاد.»
فكر كردن در مورد مرگ به قدری دارای تأثیرات مفید است كه از برترین اندیشه ها و برجسته ترین عبادتها شمرده شده است؛ همچنان كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله در این باره می فرماید: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ ذِكْرُ الْمَوتِ وَاَفْضَلُ التَّفَكُّرِ ذِكْرُ الْمَوتِ؛(11) برترین عبادت یاد مرگ است و برترین تفكّر یاد مرگ است.»

آثار یاد مرگ

یاد مرگ دارای آثار بسیاری می باشد كه در منابع اسلامی به آنها اشاره شده است. ما در این نوشتار به برخی از آنها خواهیم پرداخت:

1. غفلت زدایی و آگاهی بخشی

از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می باشد. در واقع، ما انسانها از یاد مرگ می ترسیم و فریب دنیا را می خوریم و به بازیچه سرگرم می شویم؛ در حالی كه برای آخرت آفریده شده ایم؛ ولی این دنیا را كه در آن هستیم دوست داریم. هیچ گاه نباید فراموش كنیم كه زندگی ما نَفَسهایی است كه شمرده می شود و چون نَفَسی بگذرد، قسمتی از آن كاسته شده و قدمی به مرگ نزدیك تر شده ایم. و باید گفت: «جثّه های خاموش، تو را موعظه می كند و مرده ساكت به تو می گوید، استخوانهای پوسیده و تنهای خفته سخن می گوید و قبر تو را كه هنوز زنده مانده ای میان قبرها نشان می دهد.»(12)
امام صادق علیه السلام در مورد تأثیر عمیق یاد مرگ بر بیداری روح و جان آدمی می فرماید: «ذِكْرُ الْمَوتِ یمِیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفْسِ وَیقْطَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَیقَوِّی النَّفْسَ بِمَواعِدِ اللَّهِ وَیرِقُّ الطَّبْعَ وَیكْسِرُ اَعْلامَ الْهَوَی وَیطْفِی ءُ نارَ الْحِرْصِ وَیحَقِّرُ الدُّنْیا؛(13) یاد مرگ خواهشهای باطل را از دل زایل می كند و ریشه های غفلت را می كند و دل را به وعده های الهی قوی و مطمئن می گرداند و طبع را رقیق و نازك می سازد و عَلَمهای هوا و هوس را می شكند و آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می سازد.»
به همین دلیل است كه هر امر مربوط به مرگ، می تواند عامل بیداری و دوری فرد از غفلت محسوب گردد؛ همچنان كه امام صادق علیه السلام می فرماید: «مَنْ كانَ مَعَهُ كَفَنُهُ فِی بَیتِهِ لَمْ یكْتَبْ مِنَ الْغافِلِینَ؛(14) كسی كه كفنش با او در خانه اش باشد، از غافلان به شمار نمی آید.»
و یا اینكه می فرماید: «اِذا اَنْتَ حَمَلْتَ جَنازَةً فَكُنْ كَاَنَّكَ اَنْتَ الْمَحمُولُ؛(15) هنگامی كه جنازه كسی را برداشتی، فكر كن كه گویا تو خود آن كسی هستی كه[در تابوت است و] آن را برداشته اند.»
قلب و دل انسان بر اثر اشتغال به امور دنیوی زنگار غفلت و بی خبری به خود می گیرد و یاد مرگ می تواند زداینده این آلودگیها و روشنی بخش قلب و وجود آدمی باشد؛ همچنان كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله در ضمن سؤالی به این موضوع اشاره فرمودند: «اِنَّ الْقُلُوبَ تَصدَأُ كَما یصدَأُ الْحَدِیدُ. قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ وَما جَلاَؤُها قالَ قِراءَةُ الْقُرْآنِ وَذِكْرُ الْمَوْتِ؛(16) همچنان كه آهن زنگ می زند، این دلها نیز زنگار می بندد. عرض شد: ای رسول خدا! صیقل دادن آنها به چیست؟ فرمود: تلاوت قرآن و به یاد مرگ بودن.»
گوید اندر نزع از جان آه مرگ                            ایـن زمـان كـردت ز خود آگـاه مـرگ
این گلوی مرگ از نعره گرفت                            طبل او بشكافت از ضرب  ای شگفت(
17)

2. زهد و بی رغبتی به دنیا

غفلت از مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می دهد و او را سخت شیفته و واله خویش می گرداند، به طوری كه عقل او را از درك هر حقیقت و واقعیتی همچون مرگ محروم می سازد؛ امّا انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته های نفسانی از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی كند و از پای نمی نشیند. یاد مرگ این میل و رغبت به دنیا را از دل انسان بیمار می شوید و می زداید. پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «اَكثِرُوا مِنْ ذِكْرِ الْمَوتِ فَاِنَّهُ یزْهَدُ فِی الدُّنْیا؛(18) مرگ را بسیار یاد كنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می كاهد.»
ابی عبیده از امام باقرعلیه السلام تقاضای موعظه ای كرد، ایشان به عملی توصیه نمودند كه اثر آن زهد در دنیاست: «قُلْتُ لِاَبِی جَعْفَرٍعلیه السلام حَدِّثْنِی بِما اَنتَفِعُ بِهِ فَقالَ یا اَبا عُبَیدَةَ اَكْثِر ذِكْرَ الْمَوتِ فَاِنَّهُ لَمْ یكْثِر الْاِنسانُ ذِكْرَ الْمَوتِ اِلَّا زَهِدَ فِی الدُّنْیا؛(19) به امام باقرعلیه السلام عرض كردم: چیزی بفرمای كه از آن سود برم. فرمود: ای ابا عبیده! زیاد مرگ را یاد كن! چه هر انسانی آن را بسیار یاد كند، نسبت به دنیا بی رغبت می شود.»
رسول خداصلی الله علیه وآله در تفسیر زهد می فرماید: «الزُهدُ فِی الدُّنیا قَصرُ الْاَمَلِ وَشُكرُ كُلِّ نِعْمَةٍ وَالْوَرَعُ عَنْ كُلِّ ما حَرَّمَ اللَّه؛(20) زهد در دنیا[همان] كوتاه كردن آرزو و به جای آوردن شكر هر نعمت و پرهیز از تمامی محرمات الهی است.»
مسلّم است كه آدمی با داشتن این اوصاف، دارای مقامی با ارزش می گردد و سزاوار مدح دیگران می شود و بدون آن از تمام ارزشها سقوط می كند. روایت شده است كه در نزد پیامبرصلی الله علیه وآله از مردی یاد كردند و زیاد او را ستودند. پیامر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «كَیفَ كانَ ذِكرُ صاحِبِكُمْ لِلْمَوتِ؛ رفیق شما با یاد مرگ چگونه است؟ آنها عرض كردند؛ «ما كُنَّا نَكادُ نَسْمَعُ یذْكُرَ الْمَوتَ؛ نشنیده ایم كه از مرگ یاد كند.» آنگاه رسول اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «فَاِنَّ صاحِبَكُمْ لَیسَ هُناكَ؛(21) رفیق شما دارای موقعیتی نیست كه شما می گویید.»
انسانی كه دلبستگیهایی به دنیا پیدا كرده، بعضی از این دلبستگیها به دلبستگی دیگری می انجامد تا او را هلاك می كند؛ همچنان كه حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «مَثَلُ طالِبِ الدُّنیا مَثَلُ شارِبِ ماءِ الْبَحرِ كُلَّما اِزدادَ شُرباً اِزدادَ عَطَشاً حَتّی یقْتُلَهُ؛(22) حكایت طالب دنیا، حكایت كسی است كه از آب دریا می نوشد. هر چه بیشتر بنوشد، بر عطش او افزوده شود تا او را بكشد.»
با یاد مرگ، به تدریج دیدگاه انسان نسبت به دنیا تغییر می كند؛ به طوری كه به مقدار اندكی از آن راضی می گردد. امیر المؤمنین علیه السلام در این باره می فرماید: «مَنْ اَكْثَرَ ذِكْرَ الْمَوتِ رَضِی مِنَ الدُّنْیا بِالْیسِیرِ؛(23) كسی كه بسیار یاد مرگ كند، به مقدار كمی از دنیا راضی می شود.»
همچنین، با كسب زهد كه در اثر یاد مرگ پدید می آید تحمل سختیها و مشكلات دنیا بر او دشوار نمی باشد. پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنیا هانَتْ عَلَیهِ الْمُصِیبات؛(24) هر كه دل از دنیا بركند، مصیبتهای آن بر او آسان می شود.»
ایـن خانه كه خانه وبال است                             پیـداست كه وقف چند سال است
چون قامت ما برای غرق است                            كوتاه و دراز او چه فرق است(25)

3. كوتاهی آرزو

گاهی انسان در اثر فراموشی مرگ، غرق در دنیا و امور دنیوی می گردد و برای آنچه كه هنوز به دست نیاورده، در دل، آرزوی وصال می نماید؛ اما هزار دریغ و افسوس كه اجل به او مهلت نمی دهد و مرگ او را در كام خود فرو می كشد و آرزوهای دور و دراز را به خانه گور می برد.
یاد مرگ می تواند آرزوها را كوتاه كند و موجب بی قراری و كناره گیری از خانه فریب(دنیا) گردد و آدمی را برای سرای جاودان آماده سازد؛ زیرا كه آرزوهای طولانی، انسان را بیشتر در دنیا غرق و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را بد می سازد؛ همچنان كه حضرت علی علیه السلام به این نتیجه ناپسند اشاره و به عنوان یك قانون كلی مطرح می نماید و می فرماید: «مَا اَطَالَ عَبدٌ الْاَمَلَ إلاَّ أَسَاءَ الْعَمَلَ؛(26) هیچ بنده ای آرزویش را طولانی نمی كند، جز اینكه عملش را بد می كند.»
به همین علت، ایشان آرزوی طولانی را به عنوان یكی از مواردی كه از گسترش آن در امت اسلامی ترس داشت معرفی نموده، می فرماید: «إنَّ اَخَوفَ مَا أخَافُ عَلیكُم خِصلَتَانِ، إتِّبَاعُ الْهَوَی وَطُولُ الْاَمَلِ، فَأمَّا إتِّبَاعُ الْهَوَی فَیصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَأمَّا طُولُ الْاَمَلِ فَینسِی الْآخِرَةَ؛(27) وحشتناك ترین چیزی كه از آن بر شما می ترسم دو خصلت است: پیروی هوی و آرزوی دراز. پیروی هوی[شما را] از حق باز می دارد و آرزوی دراز[شما را] از یاد آخرت به فراموشی می اندازد.»
در دستورات اسلامی نیز بر كوتاهی فكر و اندیشه در مورد ساعتهای آینده دنیا، و منع از مشغول ساختن ذهن به امور دنیایی آتی، و مغتنم شمردن فرصتها بسیار سفارش شده است؛ همچنان كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «اِذَا أصبَحْتَ فَلاَ تُحَدِّثْ نَفْسَكَ بِالْمَسَاءِ وَإذَا اَمسَیتَ فَلاَ تُحَدِّثْ نَفْسَكَ بِالصَّبَاحِ وَخُذْ مِنْ صِحَّتِكَ لِسُقمِكَ، وَمِنْ شَبَابِكَ لِهَرَمِكَ وَمِنْ حَیاتِكَ لِوَفَاتِكَ، فَاِنَّكَ لاَ تَدْرِی مَا اسْمُكَ غَداً؛(28) چون به صبح می رسی درباره عصر فكر نكن و چون به عصر رسیدی درباره صبح فكر نكن. از سلامتی برای بیماریت و از جوانی برای پیریت، و از زندگی برای مرگت استفاده كن؛ زیرا نمی دانی فردا زنده ای یا مرده.»
همچنین ذكر شده است كه هرگاه كسی كاری را به زمان آینده محوّل می كرد، حضرت مسئله مرگ را به او یادآوردی می كرد و وی را سخت مورد توبیخ قرار می داد.
ابوسعید خدری نقل می كند كه اسامة بن زید از زید بن ثابت كنیزكی به بهای صد دینار و به مهلت یك ماه خرید. پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله هنگامی كه از این مسئله مطلع شد، فرمود: «ألاَ تَعجَبُونَ مِنْ أُسَامَةِ الْمُشتَرِی إلَی شَهرٍ اِنَّ أُسَامَةَ لَطَوِیلُ الْأمَلِ وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیدِهِ مَا طَرَفَتْ عَینَای إلاَّ ظَنَنتُ أنَّ شُفرَی لاَ یلْتَقِیانِ حَتَّی یقْبِضَ اللّهُ رُوحِی وَمَا رَفَعتُ طَرفِی وَظَنَنتُ أنِّی خَافِضُهُ حَتَّی أُقبَضَ وَلاَ تَلَقَّمتُ لُقمَةً إلاَّ ظَنَنتُ أنْ لاَ أُسِیغَهَا أنحَصِرُ بِهَا مِنَ الْمَوتِ ثُمَّ قَالَ یا بَنِی آدَمَ إنْ كُنْتُم تَعْقِلُونَ فَعُدُّوا أنْفُسَكُمْ مِنَ الْمَوتَی وَالَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ إنَّمَا تُوعَدُونَ لآتٍ وَمَا أنْتُم بِمُعْجِزِینَ؛(29) آیا از اسامه در شگفت نیستید كه خریدار تا یك ماه است؟ اسامه دراز آرزوست. به خدایی كه جان محمد در قبضه قدرت اوست، چشمانم به هم نمی خورد، جز اینكه گمان می كنم پیش از آنكه مژه هایم به هم رسد، خداوند جانم را بگیرد. و چشم باز نمی كنم، جز اینكه گمان می برم پیش از آنكه چشم بر هم نهم جانم گرفته شود. و لقمه ای بر دهان نمی گذارم، جز اینكه گمان می كنم پیش از آنكه آن را فرو برم، بر اثر مرگ گلوگیرم گردد. سپس فرمود: ای فرزندان آدم! اگر خِرَد دارید، خود را در زمره مردگان شمارید! سوگند به آنكه جانم به دست اوست! آنچه به شما وعده داده می شود، خواهد آمد و شما نمی توانید[خدا را] به عجز درآورید.»
بسیار روشن است انسانی كه همواره در یاد مرگ باشد، هیچ گاه عملی انجام نمی دهد كه در قیامت نتواند پاسخگوی آن باشد و بدین سبب، عذاب الهی را بر خود هموار سازد؛ بلكه آرزوها را كوتاه نموده، سعی در طاعت و بندگی خدا خواهد داشت تا بهشت الهی را جایگاه خویش قرار دهد؛ همچنان كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله به اصحاب خود فرمودند: «أكُلُّكُمْ یحِبُّ أنْ یدخُلَ الْجَنَّةَ. قَالُوا نِعَمْ یا رَسُولَ اللّهِ. قَالَ قَصِّرُوا الْأمَلَ وَثَبِتُوا آجَالَكُم بَینَ أبْصَارِكُم وَاسْتَحْیوا مِنَ اللّهِ حَقَّ حَیائِهِ؛(30) آیا همه شما دوست دارید وارد بهشت شوید؟ عرض كردند: آری ای پیامبر خدا! فرمود: آرزوها را كوتاه كنید، مرگ را پیش چشم خویش قرار دهید و از خداوند چنان كه سزاوار است شرم كنید!»

نتیجه سخن

بدون شك، ساعتی فكر كردن در مورد آخرت و بی اعتباری دنیا، مردن و كوچ كردن از دنیا، و باز كردن طنابهای خیمه های دنیا و خیمه زدن در آخرت، بهتر است از عبادت یك سال؛ چرا كه پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «فِكْرُ سَاعَةٍ خَیرٌ مِنْ عِبَادَةٍ سَنَةٍ؛(31) یك ساعت فكر كردن از یك سال عبادت كردن بهتر است.» این فكر كردن، علفهای هرز غفلت دل را می خشكاند، غریزه شهوت را به زانو در می آورد، اراده انسان را در مقابل سختیها دوچندان می كند، آمال آدمی را كوتاه می سازد و دل را روشنی بخشیده، دلگرم به وعده های الهی می نماید؛ زیرا كه دارویی است بر تمام دردهای جسمی و روحی انسان.
پس بسیار نیكوست كه دست نیاز به درگاه بی نیاز دراز نماییم و دعایمان همان سخن امام سجادعلیه السلام باشد در آن هنگام كه خبر مرگ كسی به ایشان می رسید و یا خود مرگ را یاد می كرد: «سَلِّمنَا مِن غُرُورِهِ، وَآمِنَّا مِنْ شُروُرِهِ، وَانصِبِ الْمَوتَ بَینَ اَیدِینَا نَصباً وَلاَ تَجعَل ذِكرَنَا لَهُ غِبّاً؛(32) [خداوندا!] ما را از فریب دنیا به سلامت بدار و از شرّ و فساد آن ایمن بخش و مرگ را در برابر ما بنمایان و روزی مباد كه از یاد مرگ غافل باشیم.»
در پایان، این نكته را متذكر می شویم كه بسیار یاد مرگ كردن، به معنای از دست دادن شور و نشاط برای فعالیتهای دنیایی نیست و نباید چنین برداشتی از آیات و روایات مزبور كرد؛ بلكه اگر با این مقوله درست برخورد شود، سبب می گردد تا اعمال و رفتار ما جهت صحیح خود را بیابد و نه تنها در كارزار زندگی و فعالیتها سست نشویم، بلكه نشاط مضاعف داشته باشیم؛ همانطور كه معصومین علیهم السلام و بزرگان با وجود اینكه زیاد به یاد مرگ بودند و همیشه خود را مهیای این امر می نمودند، در عین حال هیچ گاه از تلاش، حركت و فعالیتهای خود نمی كاستند.

 

منبع: مجله مبلغان، شماره 100.
---------------------------------
پاورقــــــــــــــــــــی:

1) آل عمران/185.
2) الرحمن 26 و 27.
3) نساء/78.
4) جمعه/8.
5) مستدرك الوسائل، محدث نوری، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1408 ق، ج 2، ص 104.
6) وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1409 ق، ج 2، ص 435.
7) الكافی، كلینی، تهران، دار الكتب الاسلامیة، 1365 ش، ج 3، ص 259.
8) بحار الانوار، علامه مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ق، ج 6، ص 143.
9) الفرقان فی تفسیر القرآن، محمد صادقی، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، 1365 ش، چاپ دوم، ج 14، ص 127.
10) بحار الانوار، ج 43، ص 331.
11) مستدرك الوسائل، ج 2، ص 104.
12) ترجمه مروج الذهب و معادن الجواهر، ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم، 1374 ش، ج 2، ص 361.
13) مستدرك الوسائل، ج 2، ص 105.
14) الكافی، ج 3، ص 256.
15) همان، ص 258.
16) مستدرك الوسائل، ج 2، ص 104.
17) مثنوی معنوی، مولانا جلال الدین محمد بلخی، تصحیح نیكلسون، تهران، انتشارات امیر كبیر، چاپ دوازدهم، 1371 ش، دفتر ششم، ص 959، بیت 775 و 774.
18) مجموعه ورام، ورام بن ابی فراس، قم، انتشارات مكتب فقهیه، ج 1، ص 269.
19) الكافی، ج 2، ص 131.
20) همان ج 5، ص 71.
21) مجموعه ورام، ج 1، ص 269.
22) همان، ص 149.
23) مستدرك الوسائل، ج 2، ص 103.
24) همان، ص 104.
25) معراج السعادة، ص 668.
26) الكافی، ج 3، ص 259.
27) بحار الانوار، ج 70، ص 163.
28) بحار الانوار، ج 74، ص 75.
29) مستدرك الوسائل، ج 2، ص 109.
30) مجموعه ورام، ج 1، ص 272.
31) بحار الانوار، ج 6، ص 133.
32) صحیفه سجادیه، دعای چهلم.

Share