خودسازی و تهذیب نفس در قرآن(3)

سید ابراهیم سید علوی
قد افلح من زکیها

مضمون این آیه ها، قریب بهم است و در هر دو آیه، سخن از کتمان حق و حقیقت، و معامله و فروش آن به بهای اندک و نتیجه بی بهره گی در حیات اخروی و مورد قهر و خشم الهی قرار گرفتن و تزکیه نشدن و گرفتار عذاب دردناک گشتن است.
7. نتیجه و پاداش تزکیه
و من یأته مومناً قد عمل الصالحات فاولئک لهم الدرجات العلی. جنّات عدن تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک جزاء من تزکّی[۱] هر کس در حالی که مومن است و کارهای شایسته کرده، نزد خدا آید، برای ایشان مرتبه های والایی وجود دارد. بهشت هایی اقامتکده که جویها در زیر درختان آن جاری است و ایشان در آن، جاویدانند و این، پاداش کسی است که پاک و از گناهان مبرّا باشد.
انّما تنذر الذین یخشون ربّهم بالغیب و اقاموا الصلوه و من تزکّی فانّ,اصلاحات یتزکی لنفسه و لی الله المصیر[۲]
جز این نیست که تو کسانی را انذار می کنی که از پروردگارشان خشیت دارند و نماز بپا می دارند و هر که پاک گردد. برای خود و به نفع خویشتن، پاک گشته است و شدنها بسوی خداست.
در این آیات، به پاداش تزکیه و پاکی اشاره شده ضمن آنکه نتیجه و ثمره چنان کاری به خود انسان بر می گردد و ابداً سود و زیانی از این عمل، به خدا عاید نمی شود.
علامه طباطبایی می گوید:
«و ذلک جزاء من تزکّی بالایمان و العمل الصالح» یعنی این درجات علیه و باغ های بهشتی که جاودانه هم هستند، پاداش و نتیجه عمل کسانی است که در پرتو ایمان و عمل صالح و شایسته زیستند و مردند.
درباره آیه دوم می نوسند:
در بخش نخست سخن از این است که هیچ کس بار دیگری را به دوش نمی گیرد، او هر که می خواهد باشد و هشدار پیامبران برای کسانی مفید است که از ته دل نسبت به پروردگارشان خشیت دارند و نماز بپا می دارند. و در بخش دوم سخن از تزکی و وارستگی است و نتایج آن. و خلاصه مطلب آنست که پاکی و پاکیزگی نتیجه انذار پیامبر اکرم و حصول خشی الهی است و فایده و نتیجه آن، که کمال انسانی است به خود انسان عاید می شود و بس.[۳]
خاتمه و نتیجه
۱. تمام ریاضت های رسول خدا و همه سلوکها و رفتار های فردی و جمعی او، در چارچوب آموزش و تربیت قرآن بوده و شخصیّت آن انسان بزرگ و اسوه بشر، بر پایه حقایق قرآنی تکوّن و شکل یافته است و این چنین خودسازی، وظیفه همگان است و در این باره، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و امّت او فرقی ندارند و هر چه مقام اجتماعی و خطیرتر، مسئولیت و وظیفه تهذیب و تهذّب، سنگین تر می باشد.
۲. به اتّفاق آراء مفسرّان شیعی و سنّی، مراد از تعلم کتاب، آموزش قرآن است و مقصود از حکمت، فی الجمله سنّت، صورت می گیرد.
۳. اصل در انسان، پاکی و طهارت است. «کل مولود یولد علی الفطره»[۴]هر نوزادی بر فطرت توحید سرشت سالم و پاک، زاده می شود. و سعادت و شقاوت هر فردی، هر چند معلول عوامل و معدّات گوناگون ژنتیکی، تغذیه ای، آموزشی، تربیتی، خانوادگی، محیطی و معاشرتی و غیر آنها است ولی آن عوامل فقط منشأ تفاوت های فردی اند و انسان فقط درباره رفتار و عملکردش مودر بازخواست قرار می گیردو صدور عمل از انسان، معلول اراده و مشیّت و خواست خود او است.
۴. اگر شرّ و فجور به نفس آدمی، نسبت داده شده به همان میزان، خیر و تقوی به آن، منسوب گشته است و شرّ بالذات وجود ندارد. روایات سرشت و طینت یابی دیگر اند و به عوامل و معدّات خیر و شرّ عنایت دارند که جملگی برای آحاد انسان مطرح اند، و نقش خود انسان در نیک و بد امور قابل انکار نیست بنابراین، به اراده و مشیت الهی، تهذیب کننده و آلوده کننده نفس، خود آدمی است و این، به معنای نادیده گرفتن فاعلیّت مطلق خداوند و مستقل انگاشتن انسان در خلق افعال، نیست.
۵. در مجموعه آیات مورد بحث، گاهی پیامبر مذکّی شناخته شده و دیگر گاه، تزکیه کننده فقط خدا دانسته شده و بار سوم امر تزکیه، کار خود انسان معرفی شده است و در آیه ای امر به تزکیه شده و در دیگر آیه ای از آن، منع و نهی به عمل آمده است و همه آن ها با ملاحظه معنی درست آنها و با در نظر گرفتن نظرات محققان در تفسیر آن آیات، درست و معقول می باشد.
۶. تعلیم، تربیت، تزکیه و تهذیب، اصلی ترین و یا یگانه برنامه انسان ساز ادیان و پیامبران است و علاوه بر آیات یاد شده در این مقال، که به نوعی از تزکیه و زکاء آدمی در شئون زندگانی، سهم به میان آورده، آیات دیگری نیز با اشاره، رشد و شایستگی و نیکویی و بالندگی را مطرح ساخته اند.

 

پی نوشت:
[۱] . طه/۷۵ ، ۷۶.
[۲] . فاطر/۱۸.
[۳] . المیزان، ۱۴/۱۹۸، و ر.ک: تبیان، ۷/۱۹۲.
[۴] . بحار الانوار، ۳/۲۷۹ و ۲۸۱، موسسه الوفاء، بیروت.
سید ابراهیم سید علوی- مجله بینات، ش۳۱، ص۱۵۹.

Share