حقیقت؛ ماوراء فهم عموم

استاد اصغر طاهرزاده؛
اسماءالله

علامه طباطبایی«رحمة الله علیه» در رابطه با معنی آیه 10 سوره اعراف که مورد بحث است می فرمایند:
«خدا می فرماید: ما منزل شما را در زمین قرار دادیم و برای شما در آن امکانات زندگی را فراهم کردیم، ولی بسیار کم اند که فلسفة حضور زمینی شان را بشناسند و بر اساس آن، هدف و غایت زندگی زمینی را طی کنند و عموماً انسان ها به زندگی زمینی دلخوش هستند و از بهشتی که باید خود را برای آن آماده نمایند، غفلت می ورزند».

ملاحظه کنید؛ قرآن چگونه از طریق توجه به جایگاه زندگی زمینی مان، ما را نجات می دهد. آیا ما واقعاً نباید خجالت بکشیم که با قرآن همنشین باشیم ولی مثل کسانی فکر کنیم که هیچ ارتباطی با قرآن ندارند و به این  همه هدایت های روشنگرانه بی توجه باشیم!؟ چرا ما جزء آن «قَلیلاً ما تَـشْکروُن» نباشیم که براساس هدفی که خدا برای ما تعیین کرده است زندگی کنیم؟ مگر ما را مفتخر به تدبر در این آیات مربوط به هدف حیات زمینی نکرد؟ پس باید تا حال متوجه شده باشیم زندگی چیزی است غیر آنچه عموم مردم عمل می کنند، بلکه زندگی آن است که عدة کمی از انبوه مردم در آن وارد شده اند. چون می فرماید: «قَلیلاً ما تَـشْکروُن» پیام این فراز از آیه این است؛ آن گوهرهای عملی و فکری که از انبوه انسان ها پنهان است را دنبال کنید تا معنی زندگی زمینی خود را بیابید.

سپس می فرماید:
«وَ لَقَدْ خَلَقْناکمْ ثُمَّ صَوَّرْناکم،ْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِکةِ اسْجُدوُا لِادَمَ فَسَجَدوُا اِلاّ اِبْلیسَ لَمْ یکنْ مِنَ السّاجِدِین»[1]
شما را خلق نمودیم، سپس شکل تان دادیم، پس آنگاه به ملائکه گفتیم بر آدم سجده کنید، پس همه سجده کردند مگر ابلیس، زیرا که ابلیس از ساجدین نبود.

در ادامه آیة فوق 15 آیه در مورد خلقت انسان و فلسفة وجود انسان در زمین سخن می راند که چه یاران و چه دشمنانی در این حیات زمینی دارد. در واقع در آیه فوق می فرماید: ای آدم ها موقعیت خودتان را بشناسید، شما هر کدامتان یک وجود گسترده دارید، نه این که فکر کنید یک حادثه منقطع هستید. ابتدا خلقت شما شروع شد، بعد صورت گرفتید و به صورت آدم درآمدید و بعد مقام اسماء به شما داده شد و شایستة سجده شدید و بعد سجده بر شما را به ملائکه امر کردیم، همه پذیرفتند ولی شیطان هم که به جهت قرار گرفتن در مقام ملائکه باید می پذیرفت و سجده می کرد، نپذیرفت.
در آیه مورد بحث فرمود: شما را خلق کردیم و صورت آدمی دادیم و بعد به ملائکه گفتیم به این آدم سجده کنید. می خواهد بگوید: ای آدم هایی که در شهرها و روستاها در حال فعالیت هستید! ای شمایی که فعلاً در محفل دنیا قرار گرفته اید! قضیة زندگی زمینی شما داستانی دارد و در راستای آن قضیه، کار تا این جاها جلو آمده است.
حالا از این به بعد با این دید به خودتان نگاه کنید که شما میهمان زمین هستید و با توجه به این که همة ملائکه به شما سجده کرده اند و با تمام صفا انوار وجودی خود را به جان شما می تابانند خود را ارزیابی کنید، در واقع مددهای غیبی آسمانی به شما پیام می فرستند که ای آدم!

عاشق آن عاشقان غیب باش
عاشقان چند روزه کم تراش

عاشقانت در پس پرده کرم
بهر خود نعره زنان بین دم به دم

ملائکه از طریق سجده بر آدم تسلیم انسان ها شدند و به تعبیر دیگر عشق به انسان ورزیدند. انسان با توجه به این آیات لازم است خودش را این طور ببیند که ملائکه همه در خدمت او هستند و از طرفی در این زمین موقت آمده است و اشکال هم ندارد که تمام لوازم زندگی زمینی را داشته باشد، یعنی هم غذا بخورد، هم همسر بگیرد و هم با فرزندانش بازی کند و ... ولی جهت و موقعیت خود را در این زمین فراموش نکند.
در آخر آیه و پس از طرح سجدة ملائکه و امیدوار کردن انسان برای صعود در زندگی زمینی، می فرماید: ولی شیطان سجده نکرد و لذا نه تنها محبتی به انسان نورزید بلکه دشمنی با انسان را پیشه کرد، پس انسان در زندگی زمینی باید با یک هوشیاری صعود خود را دنبال کند، وگرنه دشمنی در مقابل او هست که دائماً در صدد است زیر پای او را خالی  کند و او را به سقوط بکشاند. ولی گفت:

در جهان جنگ این شادی بس است
که بر آری بر عدو هردم شکست

خدا إن شاء الله به لطف خود قلوب ما را ظرف معارف قرآنی بگرداند و ما را متوجه معنی بودن مان در این زندگی زمینی بسازد .
«والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته»

---------------------------------------
[1] - سوره اعراف، آیه11.

Share