استراتژی دينی در عرصه رسانه

محمدحسین نبوی
 عرصه رسانه

معمولاً حکومتها نظام ارزشی ویژه ای به تناسب اهداف خود ترسیم و سعی می کنند در فرهنگ خود جاری سازند؛ بعضی از کشورها تلاش می کنند نظام ارزشی خود را به کشورهای دیگر نیز نفوذ دهند. برخی از برای حاکمیت ارزشهای خود در بین ملتها از انواع روشها استفاده می کنند و گاهی به دلیل خوی استکباری؛ باجنگ و خونریزی اهداف خود را دنبال می کنند گر چه همه می دانند اگر تبادل منطقی فکری و انتقال تجارب بشری و اندیشه های انسانی در این راستا اتفاق بیافتد، ارزشمند و زمینه ساز ارتقاء ارزشهای اخلاقی و تمدن بشری در جهان می شود. امروزه نظامهای غربی به تناسب اهداف خود شاخصهائی را ارزشگذاری، و سعی می کنند ظرفیّتهای ملّی و بین المللی را به سمت ارزشهای خود معطوف سازند؛ گاهی پس از تعریف ارزشهایی، بر اساس منافع و اهدافشان رویکردهای داخلی و بین المللی را مشخص می نمایند.

به طور مثال، در آمریکا تصمیم گرفته می شود که نظام ارزشی آمریکا بعنوان برترین نظام معرفی و مسلمانان، مخالف نظام ارزشی کل جهان معرفی شوند به دنبال آن تولیدات سینمایی آمریکا نشان دادن چهره ای خشن، زشت و کریه از مسلمانان را در دستور کار قرار می دهد سپس بر اساس ارزش گذاری خود جشنواره، و ... برگزار می کنند و از فیلمهای برگزیده در این راستا تقدیر به عمل می آورد.

این امر در امتداد خوی استکباری آمریکا تفسیر می شود اما مشکل آنجا افزون می شود که گاهی ظرفیتهای داخلی کشور جمهوری اسلامی ایران (تنها کشوری که در مقابل ارزشهای غرب ایستاده) بر اساس ارزشگذاریهای غرب و دوَل استعماری شکل می گیرد؛ بر اساس آن ارزشگذاریها فیلم ساخته می شود و از آن اسفّ بارتر آنکه بر اساس همان نظام ارزشی در جشنواره های داخلی فیلمها ارزیابی و مورد تشویق قرار می گیرد. البتّه این رویکرد در واقع مصادره ظرفیّتهای داخلی به سود ارزشهای غربی است.

اهمیّت و جایگاه رسانه

امروز جایگاه رسانه های مدرن بر کسی پوشیده نیست؛ اگر در عرصة چاپ و نشر با یک کتاب بتوان دو هزار نفر را مخاطب قرار داد، در عرصة فیلم می توان آن موضوع را به میلیونها انسان منتقل ساخت و این خود گواهی است بر جایگاه و اهمیّت فیلم در عصر کنونی.

از این رو جا دارد تمام تلاش و کوشش خود را در راستای اصلاح نظام ارزشی حاکم بر تولید فیلم در جهان به کار گیریم و با تکیه بر فرامین دینی و مذهبی، برای سایر جهانیان الگوسازی کنیم.

جشنواره بین المللی فجر در ایران اسلامی، جشنواره ای است که با نگاه انقلاب اسلامی در صدد ارزشگذاریهای دینی در عرصه فیلم و سریال است تا ظرفیّتهای کلّ کشور را به سمت ارزشهای دینی معطوف سازد.

جا دارد تمام تلاش و کوشش خود را در راستای اصلاح نظام ارزشی حاکم بر تولید فیلم در جهان به کار گیریم و با تکیه بر فرامین دینی و مذهبی، برای سایر جهانیان الگوسازی کنیم

حال، بایستی در این مسیر کمال دقّت صورت گیرد؛ چرا که ممکن است ارزشگذاریهای این جشنواره، از ارزشگذاریهای دوَل غربی و استعماری متأثّر شود که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، ما هم در امتداد اهداف آنها حرکت کرده  آب به آسیاب آنها خواهیم ریخت در نهایت این جشنواره می شود شعبه ای از شعب جشنواره های آنها از این رو ضروری است شاخصهای مورد نظر استعمار و غرب از شاخصهای دینی و مذهبی تفکیک و جدا شود تا علاوه بر مقابله با فرهنگ غربی، در ترویج و نشر فرهنگ دینی هم حرکت بایست صورت پذیرد.

ایران قدرت اوّل در همة زمینه ها

در سالهای گذشته، عبارت «ابرقدرت سیاسی» درباره جمهوری اسلامی ایران، کمی ثقیل بود و در باور برخی افراد نمی گنجید؛ امّا اکنون به اذعان دشمنان این نظام، کشور جمهوری اسلامی ایران در عرصة سیاست، ابرقدرت جهانی است به طوری که آمریکائیها اذعان کردند کشورهایی همچون هند و چین توان مقابله با آمریکا و غرب را نداشتند، امّا ایران الگوی آنان گشت.

حال، باید این رویه را در تمام زمینه ها از جمله مسائل، فرهنگی، سرلوحة امور قرار دهیم و به گونه ای عمل کنیم تا در همة عرصه ها قدرت پیشتاز جهان باشیم؛ جشنوارة فجر نیز بایستی به سمتی حرکت کند تا بر اساس نظام ارزشی اسلام این جشنوار، بر سایر جشنواره های جهان (همچون جشنواره اسکار، جشنواره کَن و...) تفوق یابد و جشنواره فجر الگویی برای سایر جشنواره ها باشد.

استراتژی جشنواره فجر

همان گونه که در برخی تحوّلات اجتماعی، جمهوری اسلامی الگوی سایر کشورهاست، باید جشنواره فجر هم به سمتی حرکت کند که الگوی سایر کشورها باشد و علاوه بر آن بتواند تبیین کننده اهداف و سیاستهای نظام اسلامی در عرصة سیاست خارجی و فرهنگ دینی باشد؛ چنانچه امروزه رسانه های هالیوودی به سیاستمداران آمریکایی خطّ سیر و مسیر حرکت را معرّفی می کنند.

امروزه غفلت در عرصة فرهنگی موجب شده که لیبرالیسم و سکولاریسم در منازل و خانه ها راه پیدا کند و حال که طبق آموزه های دینی بایستی با این مکاتب و تفکّرات مقابله شود.

نگاه قرآن کریم در فرهنگ عمومی خدشه دار شده و نحله ها و مکاتب انحرافی جامعة دینی را به نفع خود مصادره کرده اند؛ به طور مثال قرآن کریم می فرماید: ]وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها[؛[1] «و از نشانه های خداوند این است که برای شما از خودتان زوجهایی را خلق کرد تا بوسیله آنها تسکین یابید.»

با نگاه قرآن، خانواده عامل سکونت و آرامش است و امروزه برخی تفکّرات زن سالاری مانع این آرامش است، فرهنگ غربی در صدد است تا نگاه دینی و فرهنگی نسبت به خانواده را از بین ببرد و نباید در این مسیر ما همراه با آنها باشیم و برخی تفکّرات آنها را از طریق فیلمها و سریالها به جامعه القا کنیم؛ موضوعاتی همچون: مدیریت مردان، تعدّد زوجات، تکثیر نسل و ... که مورد تأیید دین مبین اسلام است، در محصولات فرهنگی دیده نمی شود و گاهی عکس نظریّات اسلام به جامعه القا می شود.

 

منبع: مجله مبلغان، سرمقاله، شماره162.
--------------------------------------------------
پی نوشت:
[1]. روم / 21.

Share