تحلیل ناصحیح عاشورا بدون ظهور / مراقبت از داشته های عاشورایی/بخش اول

آیت الله میرباقری؛
آیت الله میرباقری

در اربعین میرلوحی روایت آمده، که سیدالشهداء در شب عاشورا، بعد از آنکه اصحابشان استقامت کردند و ماندند، بشارتی که به آنها دادند، بشارت رجعت بود. فرمودند که نگران نباشید، ما دوباره بر می گردیم که آن هنگام همین دشمنان در غل و زنجیرند و در آن زمان حکومت زمین، حکومتی صالح خواهد بود. بنابراین اگر کسی عاشورا را به تنهایی تحلیل کند، یک تحلیل صد درصد ناقص است. در این زنجیره، حادثه عاشورا تعریف می شود که یک طرفش عاشوراست و طرف دیگر ظهور و بعد از ظهور و رجعت حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) است. این حلقه، حلقه نصرت خدا است. که «انه کان منصورا» یعنی ایشان قبل از حادثه منصور بوده اند، هنگام حادثه منصور بوده اند، بعد از حادثه توسط ائمه و امام زمان(علیه السلام) نصرت می شوند، و بعد از امام زمان(علیه السلام) هم به واسطه رجعت، که یک رجعت کامل است

متن پیش رو سخنرانی حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری در روز یازدهم محرم الحرام 1435 در سال 92 است که پیش از خطبه نماز جمعه قم در حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) ایراد شده است. در این جلسه ایشان اشاره داشتند که تحلیل عاشورا و نتیجه آن بدون دیدن پدیده ظهور تحلیل ناقص خواهد بود. با این نگاه حضرت ادامه کار عاشورا هستند و کار با رجعت پایان می پذیرد. در انتها هم ایشان به نگاه سلوکی ما در این ایام توجه کرده که چگونه این ایام را سپری کرده و دست آورد ما چه خواهد بود. و البته حفظ این دست آوردها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. متن زیر گزارشی تفصیلی از این جلسه است که تقدیم می شود.

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و صل الله علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین. اللّهمّ‏، كن‏ لولیك‏ الحجه بن الحسن صلواتک علی و علی آبائه، فی هذه السّاعه و فی كلّ ساعه، ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا، حتّى تسكنه أرضك طوعا، و تمتّعه فیها طویلا و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خیره ما ننال به سعه من رحمتک و فوزا عندک. «و من قتل مظلوم فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا»(اسراء/33) این آیه شریفه، هم ناظر به واقعه عاشورا و شهادت سیدالشهدا است و هم ناظر به وجود مقدس امام عصر و ظهور و مأموریت های حضرت است. بسیاری از آیات قرآنی که ناظر به وجود مقدس حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) است، ناظر به وجود مقدس امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) و عصر ظهور و مأموریت های حضرت است. ریشه این امر هم، همان موضوع است که خدای متعال به نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) وعده داد که در ازای کربلا و در مقابل این بلای عظیم مزدهایی به حضرت بدهد. یکی از مزدها و بلکه مهم ترین اجری که برای سیدالشهداء قرار داده شده است، وجود مقدس امامان و حضرت بقیه الله است که در نسل ایشان می باشد. وجود مقدس امام زمان که توحید را اقامه می کنند و ثمرات عاشورا به دست ایشان چیده می شود، در نسل وجود مقدس سیدالشهداء هستند.

تحلیل ناصحیح حرکت سیدالشهداء به قیام برای حکومت
در آیاتی از جمله در سوره فجر، یا در همین آیه مبارکه یا آیات اول سوره بنی اسرائیل، در آیه ای که راجع به میلاد حضرت سیدالشهداء است، همه از یک سو مرتبط با امام زمان(علیه السلام)  و از سوی دیگر مرتبط با کربلا و امام حسین(علیه السلام) هستند. اگر این دو حادثه را کسی کنار هم دید آن وقت می فهمد که امام حسین چه کار می کردند. امام حسین دنبال حکومت سال 61 و تغییر ساختار ظاهری قدرت نبودند، چون گرفتن قدرت در سال 61 مشکلی را حل نمی کرد. حکومت بر جمعیتی که بعد از عاشورا هم حاضر نیستند امام سجاد را تحمل کنند و رو به دیگران آورده و تحمل حکومت امام معصوم را ندارند، شدنی نیست. لذا عاشورا حرکتی است برای احیای مجدد اسلام، احیای مجدد مومنین، تا آماده بشوند که عصر ظهور را تحمل کنند، و عصر ظهور واقع شود.

بررسی نصرت های خدا به سیدالشهداء / نصرت سلطنت و پیروزی برای حضرت حجت(عج الله تعالی فرجه الشریف)
نصرتی که در این آیه هست که «و من قتل مظلوما» یعنی اگر کسی مظلومانه کشته بشود، ما برای ولی او سلطانی قرار دادیم که حق دارد خون خواهی بکند. «فلا یسرف فی القتل» ولی انسان باید مواظب باشد در کشتار زیاده روی نکند. اگر می خواهد قصاص بکند، قصاصش عادلانه باشد. «انه کان منصورا» خدای متعال آن مومنی که مظلومانه کشته می شود را نصرت می کند. یعنی ظالم را رها نمی کند تا از چنگال عدالت الهی فرار بکند. ظاهر آیه راجع به همه مومنینی است که مظلومانه کشته می شوند.
و اما باطن آیه تفسیر به وجود مقدّس سیدالشهداء شده است. در روایات هست که در انتقام خون سیدالشهداء(علیه السلام)، بساط شیطان را جمع می کنند. همه بازماندگان نسل بنی امیه، آل ابی سفیان و آل زیاد را به عنوان مجازات در مقابل جرم عاشورا از دم تیغ می گذرانند و با قهر و غلبه بساطشان را جمع می کنند. یعنی دوره حضرت دوره قهر و غلبه و قدرت است، و مأمور به اظهار قدرت اند. البته گاهی با شمشیر، گاهی با حوادث طبیعی و با فرو بردن زمین یا از طریق زلزله، طوفان. اما در مورد «فلایسرف فی القتل» فرمود: اگر همه اهل زمین هم بایستند، و حضرت در انتقام خون سیدالشهداء آنها را مجازات بکند، زیاده روی نیست. دوره غیبت دوره استراحت امام نیست، دوره فعالیت امام در پس پرده غیبت است. عالم را آماده می کنند و وقتی آماده شد ظهور می کنند. الان اسرار غیبت بر ما پوشیده است، بعد از ظهور اتفاقات پشت صحنه غیبت امام زمان، معلوم می شود. «لأمر لم یوذن لنا باظهاره»(؟) ما مأمور به کتمانیم و اسرار غیبت ما، آشکار نخواهد شد تا وقتی که زمان ظهور برسد.

محورهای فعالیت حضرت بقیه الله(عج الله تعالی فرجه الشریف)
حضرت سه کار را در دوران ظهور انجام می دهند. اول این که به جمع مومنین باز می گردند. دوم این که بساط شیطنت را جمع می کنند. جمع کردن بساط شیطنت هم، در سطح ظاهر عالم نیست. چون آنچه ما در سطح ظاهر عالم می بینیم یک ریشه های ظلمانی دارد. این «درخت ناپاک» یک ظاهر و یک باطنی دارد. آن چه ما در طول تاریخ می بینیم ظاهر آن است. این درخت که تفسیر به بنی امیه و دیگر دشمنان شده در انتها حرکت تاریخی شان از بین می رود. درختی است که به تعبیر قرآن «اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الارْضِ مَالَهَا مِنْ قَرَارٍ»(ابراهیم/26) یعنی ثباتی ندارد. دورانش خیلی دوران کوتاهی است. این بساط ظلمتی است که در قرآن از آن تعبیر به «ظلمات بعضها فوق بعض»(نور/40) شده است. و این «شجره خبیثه» به دست حضرت جمع می شود.
سوم این که حقیقت توحید و ولایت به دست حضرت ظاهر می شود. نفوس به حیات طیبه می رسند، آدم ها زنده می شوند و وارد وادی ولایت می شوند. که از آن گاهی در قرآن به «احیاء ارض» تعبیر شده است. زمین و اهل زمین زنده می شوند. که فرمود «اشرقت الارض بنور ربها»(زمر/69) زمین با نور پروردگارش روشن می شود. بنابراین حجاب ها از حقیقت توحید و نبوت برداشته می شود و غیب الهی در عالم آشکار می شود. غیبی که از آن تفسیر به امام زمان(علیه السلام) شده است.
در قرآن هم داریم که «الذین یومنون بالغیب» یا «انما الغیب لله فانتظروا انی معکم منتظرین»(یونس/20) و امام زمان آیه غیبی است که خدای متعال وعده اش را به پیغمبر داده است. حضرت در انتظارند که این آیه غیب الهی در زمین ظاهر بشود. مثل معجزه ای که به موسی کلیم و عیسی(علیه السلام) داده بودند، به پیغمبر هم غیر از قرآن، وعده یک معجزه داده است که از عالم غیب می آید و کار دشمن را تمام می کند. بنابراین حضرت فرمودند مقصود از این غیب در آیه، امام زمان (علیه السلام) است. این آیه هم شاهد آن است که کفار می گویند چرا معجزه بر پیغمبر نازل نشده است، مثل عصای حضرت موسی در دست داشته باشد، که هر وقت خواست بیاندازد و کار دشمن را با آن تمام کند. خدای متعال می فرمایند: ای پیغمبر، به آنها بگو آن غیبی که شما می خواهید در اختیار خداست و منتظر باشید که من هم منتظرم تا آن غیب اظهار شود. آن آیه غیبی الهی امام زمان(علیه السلام) هستند، که به جای ید بیضاء و عصای حضرت موسی به پیغمبر خاتم عنایت شده است. اما بین عصا و ید بیضای حضرت موسی و معجزه نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تفاوت وجود دارد. زمانی که حضرت ظهور کنند، تفاوت این دو معجزه و این دو پیغمبر آشکار می شود. چرا که آیه غیبی حضرت موسی عصاست، آیه غیبی حضرت موسی ید بیضاست، اما آیه غیبی نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، امام زمان اند. وقتی می آیند اوضاع عالم را دگرگون می کنند. پس حاصل اینکه، داستان سیدالشهداء(علیه السلام) در قرآن تقریبا هیچ کجا جدای از داستان امام زمان(علیه السلام) نیست. ابتدا و انتهای یک حرکتند، و بدون ظهور، انقلاب سیدالشهداء قابل تفسیر نیست.
بلکه فداکاری و خون دادن و ایستادن و آنچه مقاومت در جبهه سیدالشهداء در طول تاریخ بوده، با جریان ظهور تفسیر می شود. و بدون آن این همه سختی ها، شهادت ها، محدودیت ها و محرومیت های ظاهری که در مسیر انقلاب اسلامی وجود دارد، توجیه پذیر و تفسیر بردار نیست. کل حرکت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) با همه سختی هایی که دارد، یک توجیه بیشتر ندارد، که امام می فرمایند حرکت ما مقدمه انقلاب جهانی اسلام به دست حضرت بقیه الله ارواحنا فداه است. از ثمرات عاشورا و مقدم بر آن، نتیجه نهایی عاشوراست.
پس خدای متعال سیدالشهداء(علیه السلام) را نصرت کرده است. این کشته مظلوم، که قرآن از او تعبیر کرده به «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا» به وسیله امام زمان(علیه السلام) یاری می شود. آن کسی که ولی دم اوست، سلطان پیدا می کند و انتقام می گیرد و در این انتقام گیری هم اسراف نمی کند، گرچه کل بساط باطل را جمع می کند و هیچ چیز از آنها باقی نمی گذارد، ولی کار او عین عدالت است. در انتقام خون سیدالشهداء(علیه السلام)، جمع کردن کل دستگاه شیطان و سقیفه و بنی امیه و اتباعشان، آن هم با قهر و غلبه کامل، عین عدالت است. و نیز خدای متعال او را از قبل یاری کرده است که «انه کان منصورا» نه این که بعدا نصرت می شود، نصرت خدا از قبل با او بوده، و بعدا هم این نصرت به اتمام خواهد رسید، و پیروزی قطعی برای سیدالشهداء در عصر ظهور حاصل می شود. وقتی امام زمان تشریف می آورند، زمین احیاء می شود، زمین به حیات طیبه می رسد که «اشرقت الارض بنور ربها» یعنی زمین نورانی به نور امام می شود. غیب الهی در عالم ما آشکار می شود، کلمه غیب که امام زمان(علیه السلام) هستند، حقیقت و باطنشان در عالم ظاهر می شود.
آن هنگام نوبت رجعت امام حسین (علیه السلام) می رسد. که در آیات اول سوره بنی اسرائیل داریم «جعلنا لهم الکَرّه علیهم» که خدای متعال برای سیّدالشهداء یک کَرّه و رجعت گذاشته است. ایشان بر می گردند و ادامه کار را در فضای نورانی عصر ظهور، به انجام می رسانند. اقدام عاشورای ایشان مقدمه کاری است که در رجعت انجام می دهند. ظهور منتهی به رجعت سیدالشهداء(علیه السلام) می شود. در اربعین میرلوحی روایت آمده، که سیدالشهداء در شب عاشورا، بعد از آنکه اصحابشان استقامت کردند و ماندند، بشارتی که به آنها دادند، بشارت رجعت بود. فرمودند که نگران نباشید، ما دوباره بر می گردیم که آن هنگام همین دشمنان در غل و زنجیرند و در آن زمان حکومت زمین، حکومتی صالح خواهد بود. بنابراین اگر کسی عاشورا را به تنهایی تحلیل کند، یک تحلیل صد درصد ناقص است. در این زنجیره، حادثه عاشورا تعریف می شود که یک طرفش عاشوراست و طرف دیگر ظهور و بعد از ظهور و رجعت حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) است. این حلقه، حلقه نصرت خدا است. که «انه کان منصورا» یعنی ایشان قبل از حادثه منصور بوده اند، هنگام حادثه منصور بوده اند، بعد از حادثه توسط ائمه و امام زمان(علیه السلام) نصرت می شوند، و بعد از امام زمان(علیه السلام) هم به واسطه رجعت، که یک رجعت کامل است. این موضوع باید مورد بحث قرار بگیرد که چه اتفاقی می خواهد در عالم بیافتد که امام دوباره به زمین می آیند.

ادامه دارد...

Share