در مورد اعتبار دعای گنج العرش و یستشیر(؟!)
«گنج زیر عرش» اصطلاحی است که در روایات چندی در منزلت ادعیه، آیات و اذکاری وارد شده است که به برخی از آنها اشاره می گردد:
الف) درباره دعای یستشیر ب) در شأن سوره فاتحة الکتاب، آیة الکرسی و خواتم سوره بقره ج) درباره ذکر شریف «لا حول و لا قوّة الّا بالله»
دعایی که به صورت کارتی به گنج العرش موجود است یا در لابلای برخی از کتاب های منتخب دعا دیده می شود و مشتمل بر تهلیل (لا اله الا الله) و تسبیح (سبحان الله) و اسامی و صفات باری تعالی است. در مجموعه های حدیثی معتبر و حتّی غیرمعتبر قدیمی یافت نشد و این مطلب به گواهی مجموعه حدیثی نور العترة (که مشتمل بر 400 جلد کتاب حدیثی است) و معجم فقهی (که مشتمل بر سه هزار جلد کتاب حدیثی سنّی و شیعه است) می باشد. در این راستا نکاتی بیان می شود.
1. «گنج زیر عرش» اصطلاحی است که در روایات چندی در منزلت ادعیه، آیات و اذکاری وارد شده است که به برخی از آنها اشاره می گردد که اگر کسی بخواهد براساس روایات از ادعیه و اعمال عبادی ثوابی ببرد(1) اینها گنج عرش است نه آن مجعولات:
الف) درباره دعای یستشیر (که در مفاتیح هم آمده)(2) در مهج الدعوات روایت مفصّلی نقل شده که در آن از این دعا به «کنز من کنوز العرش» تعبیر شده است(3) و نیز درباره دعای «یا من اظهر الجمیل» (که در روایات متعددی سفارش به خواندن آن شده است) عبارت «کلماتی از گنج های عرش» آمده است.(4)
ب) در شأن سوره فاتحة الکتاب، آیة الکرسی و خواتم سوره بقره آمده است که این آیات گنج های (پنهان در) زیر عرش پروردگار متعال اند:(5) به ویژه درباره سوره حمد فرموده اند: این سوره برترین گنج (پنهان در) زیر عرش می باشد.(6)
ج) درباره ذکر شریف «لا حول و لا قوّة الّا بالله» نیز این عبارت در بعضی از نسخ کتاب امالی صدوق(7) و نیز در کنزالعمال دیده می شود.(8)
2. دعای مورد سؤال هم از اشتباهات نحوی آن و هم از چینش کلمات و جملات و نحوه شروع و ختم آن، روشن است که از ناحیه معصومین ـ علیهم السلام ـ صادر نشده است.
3. حال، چه انگیزه ای در تألیف (یا به عبارت گویاتر جعل) این دعاء بوده و نیز رواج و چاپ آن به چه هدف؟ خیرخواهانه می باشد و یا احتمال سوء نیّت در کار است فرصت رسیدگی دیگری را می طلبد.
4. به هر صورت، وظیفه وزارت ارشاد اسلامی که مسئولیت نظارت بر چاپ و نشر در کشور به طور مستقیم به آنها برمی گردد و باید خود متکفّل رسیدگی به چاپ قرآن و ادعیه باشند یا به مرجع ذی صلاحی بسپارند و تساهل آن ها از این مسئولیت خطیر در این بیست و چند ساله انکارناپذیر است، هرچند عدم توجّه آنان و دیگران و سهل انگاری مسئولان در نسبت دادن هر غثّ و سمین به شریعت، مسئولیت همه را در این باره سنگین تر می کند که عدم توجّه به آن، عواقب خطیری را به دنبال دارد.(9)
آن چه در پایان قابل بیان است، این است که: هر متن عربی را نباید به حساب روایت یا دعا آورد و دعای گنج العرش از جمله آنهاست.
بلی ممکن است محتوای این متن عربی قابل استفاده باشد و دچار مشکل نباشد ولی مهم و مشکل آن است که ولو یک متن سنگین و متقن باشد اگر از معصوم صادر نشد، نباید به آنها نسبت داد.
پی نوشت:
1. با توجّه به ضعف سندی این روایات به قاعده کلّی در اعمال مستحبّی اشاره شد که اگر روایتی در فضیلت کاری وارد شد مؤمن اگر به آن عمل کند به ثواب عمل می رسد هرچند آن روایت راست نباشد.
2. عباس، قمی، مفاتیح الجنان.
3. ابن طاووس، سید رضی الدین، مهج الدعوات، به نقل بحارالانوار، ج86، ص330.
4. حلّی، ابن فهد، عدة الداعی، ص 316، مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج92، ص198.
5. بحارالانوار، همان، ج86، ص125، حر عاملی، جواهر السنیة، ص143.
6. بحارالانوار، همان، ج89، ص227، از تفسیر امام عسکری(ع).
7. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، امالی، ص324. بحارالانوار، همان، ج90، ص186 از آن.
8. متّقی هندی، کنزالعمال، ج2، ص497، ح4589.
9. عباس، قمی، مفاتیح الجنان (خط طاهر خوشنویس بدون ترجمه) ص 431 و 572.
نقل از: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
افزودن دیدگاه جدید