فضایل اخلاقی امام حسین (علیه السلام)/منبر پنجم/قانون گرایی و ولایت مداری

امام حسین,سیدالشهدا,گنجینه تصاویر ضیاءالصالحین

فضایل اخلاقی امام حسین (علیه السلام)
منبر پنجم: قانون گرایی و ولایت مداری

 خداوند حکیم بر اساس حکمت و مصالح اجتماعی، انسان ها را متفاوت آفریده و هیچ یک از آنان، حتی حضرات معصومین (علیهم السلام)، مانند هم نمی باشند. بر این اساس، امام حسین (علیه السلام) نیز اگرچه از نظر فکری و تشخیصی با سایر معصومین (علیهم السلام) تفاوت داشت و نظرات خویش را در امور مختلف بیان می کرد، ولی هرگز نسبت به امامان پیشین مخالفتی نداشت؛ بلکه در برابر پدرش علی (علیه السلام) و برادرش حسن (علیه السلام) خاضع بود و یک انسان قانونگرا و ولایت مدار به حساب می آمد.
امام حسین (علیه السلام) و قانون گرایی
 حسین بن علی (علیهما السلام) در تمام امور اجتماعی مطیع قانون بود، در حفظ و حراست مسلمانان تلاش می کرد، در جنگ ها و جهاد با کفار شرکت می نمود، در جنگ «طبرستان» نقش فرماندهی داشت، [۵۸] در تهاجم به خانه «خلیفه سوم» از رسیدن مهاجمان به داخل خانه جلوگیری می کرد، مردم را به حفظ آرامش دعوت می نمود و... [۵۹] [۶۰] همچنین در جنگ های مولاعلی (علیه السلام) با منافقان حضور فعال داشت، به برکت فرماندهی او پیروزی ها به دست آمد و مخالفت با پدرش را «کفر به خدا و پیامبر» دانست. [۶۱] [۶۲]
او در عصر معاویه زکات خویش را به والیان حکومتی می پرداخت و جز در امور استثنایی (اموری که مخالف شریعت بود) مخالفت نمی کرد؛ حتی پس از شهادت امام حسن (علیه السلام) در سال ۵۰ هجری تا سال ۶۰ هجری که معاویه از دنیا رفت، تمام معاهدات فیمابین امام حسن (علیه السلام) و معاویه را به رسمیت شناخت و مخالفتی با پسر «ابوسفیان» نکرد! [۶۳]
امام حسین (علیه السلام) و ولایت مداری
 امام حسین (علیه السلام) در سن هفت سالگی جد بزرگورارش رسول خدا را از دست داد و در سی و هفت سالگی نیز از حیات پدر محروم شد. او در دوران این بزرگواران تبعیت کامل داشت. کسی در این موضوع تردیدی ندارد.
مهم ترین دوران بررسی این موضوع، به عصر امام حسن (علیه السلام) مربوط می شود؛ چنان که حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) با تمام وجود زیر پرچم ولایت برادرش زندگی نموده، فرامین او را مو به مو اجرا می کرد.
حضرت امام حسن (علیه السلام) نیز در تمام امور اجتماعی و حکومتی با امام حسین (علیه السلام) مشورت می کرد و از افکار و تدبیر او استفاده می نمود و سپس تصمیم می گرفت و دستورات لازم را صادر می کرد.
او در جریان «معاهده صلح با معاویه»، امام حسین (علیه السلام) و عبدالله بن جعفر را احضار نموده و به مشورت با آنان پرداخت. در جواب او، عبدالله بن جعفر موافق صلح بود؛ ولی حسین بن علی (علیهما السلام) مخالف آن، و تاکید کرد: پناه می برم به خدا! مبادا با پسر «ابوسفیان» مصالحه نمایی، که در این صورت، از راه پدرت دور شده ای! «یا اخی اعیذک بالله من هذا. اعیذک بالله ان تکذب علیا فی قبره! »  [۶۴] [۶۵] [۶۶]
سپس امام مجتبی (علیه السلام) شرایط سپاه و اوضاع اجتماعی را شرح داد و نظر خویش را بیان کرد. آن گاه امام حسین (علیه السلام) فرمود:
«انت اکبر ولد علی، وانت خلیفته، وامرنا لامرک تبع، فافعل ما بدا لک؛ [۶۷]
شما فرزند ارشد علی (علیه السلام) و خلیفه و جانشین او هستی. ما مطیع تو هستیم؛ هر چه صلاح می دانید، انجام دهید.»
ابن شهر آشوب نقل می کند:
امام حسین (علیه السلام) با اشک چشم و تاثر وارد خیمه امام حسن (علیه السلام) شد و ناراحتی خویش را از این تصمیم ابلاغ کرد. امام مجتبی (علیه السلام) فرمود: برادرم! آنچه پدرت علی (علیه السلام) را به مصالحه با خلفا وادار نمود، همان مصالح مرا به مصالحه معاویه وادار می کند. امام حسین (علیه السلام) با شنیدن این توجیهات، خیمه برادر را با خوشحالی ترک گفت. [۶۸]
چون نوبت به بیعت رسید، برخی فرماندهان سپاه امام حسن (علیه السلام)، از جمله قیس بن سعد بن عباده امتناع کرد و به رخسار امام حسین (علیه السلام) نگاه کرد (یعنی مطیع فرمان تو هستیم). آن حضرت فرمود: «یا قیس انه امامی؛ [۶۹] یعنی برادرم حسن (علیه السلام) امام من است و من از او پیروی می نمایم».
نتیجه بحث
 امام حسین (علیه السلام) در ولایت مداری از برادرش هیچ کوتاهی نمی کرد تا جایی که امام باقر (علیه السلام) می فرماید: حسین (علیه السلام) در برابر امام حسن (علیه السلام) کوچک ترین خودنمایی نداشت و اظهار وجود نمی کرد؛
«ما تکلم الحسین بین یدی الحسن اعظاما له» [۷۰]
حتی ده سال پس از امام حسن (علیه السلام)، با معاویه سازگاری نمود و احترام معاهده او را نگه داشت.
ما نیز وظیفه داریم از سیره حسینی تبعیت کنیم، بر هواهای خویش مسلط باشیم و....
خداوندا! توفیق گام نهادن در راه حسین (علیه السلام)، و ولایت مداری او را برایمان مرحمت فرما.


----------------------------
پی نوشتها:
۵۸- امام حسین، عبدالله علایلی، ص۳۱۳.
۵۹- ابن اثیر، کامل فی تاریخ، ج۳، ص۶۷.
۶۰- امام حسین، عمادزاده، ص۷۱.
۶۱- ابن أعثم، الفتوح، ج۳، ص۳۵.
۶۲- موسوعة کلمات امام حسین، ص۱۴۲.
۶۳- شیخ مفید، ارشاد، ج۳، ص۳۲.   
۶۴- ابن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۲۹۱.   
۶۵- موسوعة کلمات امام حسین، ص۲۰۰.
۶۶- موسوعة کلمات امام حسین، ص۲۰۱.
۶۷- موسوعة کلمات امام حسین، ص۲۰۲.
۶۸- موسوعة کلمات امام حسین، ص۲۰۲.
۶۹- مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۶۱.   
۷۰- جلاء العیون شبر، ج۱، ص۳۱۷

Share