عید قربان ریشه در نهضت عاشورا دارد!
همه مسلمانان به آنچه که در روز عید سعید قربان رخ داده واقفند ؛ امّا چه رازی در این عید نهفته که این گونه حائز اهمیت و مبارک است. ابراهیم خلیل ا…. در رؤیای صادقه اش، فرزندش اسماعیل را ذبح می کند و وحی و خواستۀ پروردگار را در این عمل می بیند. موضوع را با فرزند در میان می گذارد؛ اسماعیل درنگ را جایز نمی شمارد دعوت پروردگار را به واسطۀ پدر لبیک می گوید و قربان شدنش در راه معبود را مبارک می شمارد. لیک هنگامی که ابراهیم (ع) می خواهد تا فرمان را اجرا کند تیغ بریدن گلوی اسماعیل را یاری نمی کند، تا آنکه گوسفندی به اذن خدا آمده، وحی نازل می شود که به جای اسماعیل این گوسفند را قربانی کن. در واقع پروردگار از این عمل و این فرمان مقاصدی بسیار داشته که می تواند اینگونه به برخی از آنها اشاره کرد که رسم قربانی کردن انسانها توسط زورگویان و ستمگران به بهانۀ خشنودی خدایان را غلط دانسته، در کل عقاید آنها را منسوخ می شمارد.
از جان خویش فداکردن را در ادیان الهی مقدس شمرده، لیک قربانی کردن به صورت نمادین آن هم حیوانات حلال گوشت را جایز و مبارک می شمارد، چرا که از پس آن خیرو برکتی نیز به فقرا و نیازمندان می رسد. در جای دیگر، خداوند خلوص عشق و فرمانبرداری بندگان پاکش را این گونه به دیگران که عصیانگری می کنند و ضعیف النفس جلوه کرده اند، می نمایاند و درجۀ آدمی را تا بدین حدّ مقدّس و والا بیان می کند :
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حّد است مقام آدمیت
پیرو عبارت «نیت عین عمل است» – حتی اگر به سرانجام نرسد- پروردگار با توجه به بی تابی اسماعیل جهت قربانی شدن و عدم تردید ابراهیم جهت انجام فرمان الهی، چون قربانی شدن اسماعیل نه خیرمادّی به دیگران می رساند و نه دردفاع از حمله و عصیان اهریمن بوده و مقابله ای در برابر شر نبوده، لذا مقرر می دارد که تیغ درهنگام اجرای حکم کند شده و از بریدن گلوی اسماعیل سرباز زند و در عوض قربانی کردن گوسفند را یاری کند؛ حال آنکه به سیراب کردن قربانی قبل از ذبح تأکید می شود.
اصل ماجرا آنست که بی شک فلسفه عید قربان ریشه در حماسۀ عاشورا دارد با آنکه قرنها قبل از آن است؛ از آن حیث که وقایع کاملاً مرتبط با هم اند. حضرت امام حسین (ع) و یاران وفادار و عاشقش به اذن پروردگار و برای احیاء و استحکام دین مبین اسلام به قربانگاه می روند. مظلومانه ذبح می شوند آن هم تشنه. آن زمان که شمرابن ذی الجوشن ملعون اقدام به بریدن سرحضرت می کند روایت است که تیغ گلوی حضرت را نمی برد(که برگلوی ایشان بوسۀ زهرا (س) نقش بسته همانگونه که تیغ بریدن گلوی اسماعیل را یاری نمی کند و شمر از ناحیۀ گردن سر مبارک را از بدن نازیننشان جدا می کند.
فی الواقع حقانیت نهضت عاشورا و قربانی شدن حضرت امام حسین (ع) و یاران با وفایشان به واسطۀ عید سعید قربان و روایت آن درکتب الهی و قرآن توسط پروردگار و انبیاء تثبیت شده است. و اینگونه شدّت و فزونی جنایت و ستم امویان براهل بیت عصمت و طهارت و مؤمنین جلوه گر می شود.
رموزی که در تقویم نهفته است!
ذی الحجّه آخرین ماه قمری است و محرم الحرام اوّلین ماه آن. این را در حدّ حرف برداشت نکنیم و بدان مدتها بیاندیشیم که حماسۀ عاشورا اسلام را زنده نگه داشته است!!!
مسلمانان حج واجب یا تمتع را در ذی الحجّه مشرف می شوند و شرط آن استطاعت است. امّا این استطاعت فقط به منزلۀ دارایی مادّی نیست که اهمّ آن دارایی معنوی است، رسیدن به رموز عشق بازی با معشوق جاوید و یکتا. حج مجال وصل است، دور معشوق گشتن عاشق و همۀ تعلقات دنیوی را برخود حرام کردن به پای یکتا محرم و اعتراف در برابر معشوق؛ خالص شدن است و عریان شدن از بدیها و مادیات و هر چیز زاید در برابر معبود و این همه در ماه آخر است، یعنی ذی الحجّه و حضرت امام حسین (ع) پیش از حماسه احرام می بندد و حج می رود. ماهی که به رسم ابراهیم خلیل ا….، حجاج قربانی می کنند در آن؛ و ماه بعد ماه قربانی شدن عشاق یعنی محرم است. ماه فراق یاران، ماه حزن و اندوه، ماهی که گریستن در آن ثواب دارد! ماه اوّل و ماه آخر ماه قربانی است، یعنی آنکه همۀ آنچه که هست فدای اوست و همه چیز مقصد و انتهایی جز ذات اقدس کبریایی ندارد. محرم اوّلین ماه قمری سراسر خون است. از پس شهادت حسین ابن علی (ع) و هفتاد و دو یار عاشق و اسارت خاندان و اهل بیتش؛ ماه حماسۀ بزرگ و احیاگر عاشورا. محرم در واقع یاد آور فراق آدم است از ذات، آن زمان که بر زمین نازل می شودو جستجوی آدم از آن دم جهت وصال و به پایان بردن غم آغاز می شود. ماه آخر (ذی الحجّه) ماه وصال است و نشانگر آن زمان که عاشق و معشوق به وصال می رسند.
در ابتدای مسیر باید جان داد تا پلیدیها را از سرراه برداشت و مزرعۀ عشق با خون عشاق آبیاری گردد و در پایان ذبح شدن عشاق صورت نگیرد که مدینۀ فاضله حاصل شده و دیگر شرو پلیدی موجود نمی باشد و اگر به امروز خود بنگریم و اگر درس بگیریم از این همه نشانه ها پروردگار نوید آن می دهد که :
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور
و آن چه می تواند باشد جز ظهور منجی عالم بشریت، حضرت امام عصر (عج) که نوبت وصل جانان است بی آنکه اهریمن در زمین باقی بماند.
نکته قابل توجه اینکه، آنقدر ذی الحجه و محرم قرینه و بیانگر هم اند که هر دو قربانی در روز دهم هر ماه صورت می گیرد. عید سعید قربان ۱۰ ذی الحجه و عاشورا ۱۰محرم الحرام.
مطالبی که عنوان شد قطره ای است از دریا که این مقدار حاصل بررسی بنده و تراوشات الکن ذهنی حاصل از تحقیقات این حقیراست که به اختصار عنوان شد؛لیکن تا حّد زیادی مشخص می شود که چرا حضرت حسین (ع) راه شهادت را در پیش می گیرند و به سوی مقتل خویش روانه می شوند. ایشان حتی در هنگام حرکت عنوان کردند که انتهای مسیر شهادت مردان و اسارت زنان و کودکان است و بدین علّت عدّه کثیری از یاری امام منصرف شده، فداییان و خالصان با امام همراه شدند. این کار امام دلیلی نمی توانست داشته باشد جز آنکه تقدیر شهادت است و عزت، نه بیعت و ذلّت.
به قلم: مهدی جواهرپور
افزودن دیدگاه جدید