اقتصاد مقاومتی از منظر مقام معظم رهبری
در چند سال اخير و با شدت يافتن تحريم های يک جانبه و غيرانسانی غرب عليه جمهوری اسلامی ايران با هدف متوقف كردن برنامه های صلح آميز هسته ای ايران، واژه ی جدید «اقتصاد مقاومتی» به ادبيات اقتصادی كشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد كشورمان مورد بحث قرار گرفته است.
اين واژه اولين بار در ديدار كارآفرينان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گرديد. در همين ديدار، رهبر معظم انقلاب «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از كارآفرينی معرفی و برای نياز اساسی كشور به كارآفرينی نيز دو دليل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی كشور برايی جهش» را معرفی نمودند.[1]
براي مفهوم اقتصاد مقاومتی در همين مدت زمان كم، تعاريف متفاوتی ارائه شده كه هر كدام از جنبه ای به اين موضوع نگاه كرده اند. در اين ميان، تعريف جامع و كامل از اقتصاد مقاومتی را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه داده اند. ايشان در ديدار با دانشجويان فرمودند:
«اقتصاد مقاومتی يعني آن اقتصادی كه در شرايط فشار، در شرايط تحريم، در شرايط دشمني ها و خصومت های شديد مي تواند تعيين كننده رشد و شكوفايی كشور باشد.»[2]
این مقاله که مشتمل بر بیانات حکیمانه امام خامنه ای(مدظله العالی) درباره اقتصاد مقاومتی است به خوانندگان عزیز تقدیم می گردد.
ارکان اقتصاد مقاومتی
الف: مقاوم بودن اقتصاد
وظيفه ی همه ی ما اين است كه سعی كنيم كشور را مستحكم، غير قابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوی دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتی، يك ركن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئه ی دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند.[3]
ب: استفاده از همه ى ظرفيتهاى دولتى و مردمى
بخش خصوصى را بايد كمك كرد. اينكه ما «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم، خب، خود اقتصاد مقاومتى شرائطى دارد، اركانى دارد؛ يكى از بخشهايش همين تكيه ى به مردم است؛ همين سياستهاى اصل 44 با تأكيد و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بيشتر بايد دنبال شود؛ اين جزو كارهاى اساسى شماست. در بعضى از موارد، من از خود مسئولين كشور ميشنوم كه بخش خصوصى به خاطر كم توانى اش جلو نمى آيد. خب، بايد فكرى بكنيد براى اينكه به بخش خصوصى توانبخشى بشود؛ حالا از طريق بانكهاست، از طريق قوانين لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طريقى كه لازم است، كارى كنيد كه بخش خصوصى، بخش مردمى، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه ما يك اقتصادى داشته باشيم كه هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور محفوظ بماند، هم آسيب پذيرى اش كاهش پيدا كند. يعنى وضع اقتصادى كشور و نظام اقتصادى جورى باشد كه در مقابل ترفندهاى دشمنان كه هميشگى و به شكلهاى مختلف خواهد بود، كمتر آسيب ببيند و اختلال پيدا كند. يكى از شرائطش، استفاده از همه ى ظرفيتهاى دولتى و مردمى است؛ هم از فكرها و انديشه ها و راهكارهائى كه صاحبنظران ميدهند، استفاده كنيد، هم از سرمايه ها استفاده شود.
به مردم هم بايد واقعاً ميدان داده شود. البته در بيانات دوستان به برخى از اين حوادثى كه ناشى از پيگيرى مفسدين اقتصادى و مفاسد اقتصادى است، اشاره شد. واقعاً نميشود ما كار اقتصادىِ درست و قوى بكنيم، اما با مفاسد اقتصادى مبارزه نكنيم؛ اين واقعاً نشدنى است. همان چند سال پيش هم كه من راجع به اين قضيه بحث كردم و مطالبى را به مسئولين كشور گفتم، به همين نكته توجه داشتم، كه تصور نشود ما ميتوانيم سرمايه گذارى مردمى و كار سالم مردمى داشته باشيم، بدون مبارزه ى با مفاسد اقتصادى؛ و تصور نشود كه مبارزه ى با مفاسد اقتصادى موجب ميشود كه ما مشاركت مردم و سرمايه گذارى مردم را كم داشته باشيم؛ نه، چون اكثر كسانى كه ميخواهند وارد ميدان اقتصادى بشوند، اهل كار سالمند، مردمان سالمى هستند؛ حالا يكى دو نفر هم آدمهاى ناسالم پيدا ميشوند. بايد با چشمهاى تيزبين، ريزبين و دوربين مراقبت كنيد كه كسانى نيايند به عنوان ايجاد اشتغال و ايجاد كار و كارآفرينى تسهيلات بانكى بگيرند، اما كارآفرينىِ واقعى انجام نگيرد. اين را بايد مراقبت كنيد؛ هم شما مراقبت كنيد، هم قوه ى قضائيه مراقبت كند. به نظر من همكارى قوه ى مجريه و قوه ى قضائيه در اينجا يك كار بسيار لازمى است.[4]
ج: حمايت از توليد ملى
يك ركن ديگر اقتصاد مقاومتى، حمايت از توليد ملى است؛ صنعت و كشاورزى. خب، آمارهائى كه آقايان ميدهند، آمارهاى خوبى است؛ ليكن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولين به ما ميگويند كه بعضى كارخانه ها دچار مشكلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطيلى صنايع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما ميرسد، خود شما هم گزارش ميدهيد؛ يعنى من گزارشهاى ديگر هم دارم، اما اتكاء من به گزارشهاى ديگران نيست؛ گزارشهاى خود شما هم هست كه به دست ما ميرسد - خب، بايد اين را علاج كرد. اينها طبعاً ايجاد اشكال ميكند. اگر چنانچه همين بخش دوم قضيه - يعنى آن نيمه ى خالى ليوان – نمي بود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در كشور ارائه ميكرديد و كمكهاى بيشترى به مردم ميشد. بالاخره حمايت از توليد ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به اين بايستى تكيه كرد.
واحدهاى كوچك و متوسط را فعال كنيد. البته خوشبختانه واحدهاى بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهى شان هم خوب است، كارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمده ى واحدهاى بزرگ ما وضعشان اينجور است - لذا همان طور كه گفتيد، محصول سيمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمده ى اينجورى مان خوب است - ليكن بايد به فكر واحدهاى متوسط و كوچك باشيد؛ اينها خيلى مهم است، اينها در زندگى مردم تأثيرات مستقيم دارد.[5]
د: مديريت منابع ارزى
مسئله ى منابع ارزى هم مسئله ى مهمى است؛ كه خب، حالا آقايان توجه داريد. روى اين مسئله دقت كنيد، خيلى بايد كار كنيد. واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريت كرد. حالا اشاره شد به ارز پايه؛ در اين زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در روزنامه ها از قول يك مسئول، يك جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يك جور ديگر گفته شد. نگذاريد اين اتفاق بيفتد. واقعاً يك تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال كنيد. به هر حال منابع ارزى بايد مديريت دقيق بشود.[6]
ه: مديريت مصرف
يك مسئله هم در اقتصاد مقاومتى، مديريت مصرف است. مصرف هم بايد مديريت شود. اين قضيه ى اسراف و زياده روى، قضيه ى مهمى در كشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگ سازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگ سازى اش بيشتر به عهده ى رسانه هاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجه ى اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاه هاى ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگ سازى كنيد. ما يك ملت مسلمانِ علاقه مند به مفاهيم اسلامى هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگى مان اهل اسرافيم! بخش عملياتى اش هم به نظر من از خود دولت بايد آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار كردند كه دولت درصدد صرفه جوئى است و ميخواهد صرفه جوئى كند؛ بسيار خوب، اين لازم است؛ اين را جدى بگيريد. دولت خودش يك مصرف كننده ى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يك مصرف كننده ى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در كار مصرف، صرفه جوئى كنيد. صرفه جوئى، چيز بسيار لازم و مهمى است.
به مصرف توليدات داخلى هم اهميت بدهيد. در دستگاه شما، در وزارتخانه ى شما، اگر كار جديدى انجام ميگيرد، اگر چيز جديدى خريده ميشود، اگر همين اقلام روزمره اى كه مورد نياز وزارتخانه است، تهيه ميشود، سعى كنيد همه اش از داخل باشد؛ اصرار بر اين داشته باشيد؛ خود اين، يك قلم خيلى بزرگى ميشود. اصلاً ممنوع كنيد و بگوئيد هيچ كس حق ندارد در اين وزارتخانه جنس خارجى مصرف كند. به نظر من اينها ميتواند كمك كند.[7]
تبيين اقتصاد مقاومتى
در زمينه ى مسائل اقتصادى، «اقتصاد تهاجمى» را مطرح كردند؛ عيبى ندارد. بنده فكر اقتصاد تهاجمى را نكردم. اگر واقعاً يك تبيين دانشگاهى و آكادميك نسبت به اقتصاد تهاجمى - به قول ايشان، مكمل اقتصاد مقاومتى - وجود دارد، چه اشكالى دارد؟ آن را هم مطرح كنيم. آنچه كه به نظر ما رسيده، اقتصاد مقاومتى بوده. البته اقتصاد مقاومتى فقط جنبه ى نفى نيست؛ اينجور نيست كه اقتصاد مقاومتى معنايش حصار كشيدن دور خود و فقط انجام يك كارهاى تدافعى باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتى يعنى آن اقتصادى كه به يك ملت امكان ميدهد و اجازه ميدهد كه حتّى در شرائط فشار هم رشد و شكوفائى خودشان را داشته باشند. اين يك فكر است، يك مطالبه ى عمومى است. شما دانشجو هستيد، استاد هستيد، اقتصاددان هستيد؛ بسيار خوب، با زبان دانشگاهى، همين ايده ى اقتصاد مقاومتى را تبيين كنيد؛ حدودش را مشخص كنيد؛ يعنى آن اقتصادى كه در شرائط فشار، در شرائط تحريم، در شرائط دشمنى ها و خصومتهاى شديد ميتواند تضمين كننده ى رشد و شكوفائى يك كشور باشد.[8]
اقتصاد مقاومتى شعار نيست
هم دانشگاه ها، هم دستگاه هاى دولتى، هم آحاد مردمى كه خوشبختانه توانائى و استعداد اين كار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائى هاى مالى، بايد تلاش كنند مسئوليت زمان خود و مقطع تاريخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل كنند. اين كه ما عرض كرديم «اقتصاد مقاومتى»، اين يك شعار نيست؛ اين يك واقعيت است. كشور دارد پيشرفت ميكند. ما افقهاى بسيار بلند و نويدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده ميكنيم. خب، بديهى است كه حركت به سمت اين افقها، معارضها و معارضه هائى هم دارد. بعضى از اين معارضه ها انگيزه هاى اقتصادى دارد، بعضى انگيزه هاى سياسى دارد؛ بعضى منطقه اى است، بعضى بين المللى است. اين معارضه ها در مواردى هم منتهى ميشود به همين فشارهاى گوناگونى كه مشاهده ميكنيد؛ فشارهاى سياسى، تحريم، غير تحريم، فشارهاى تبليغاتى - اينها هست - ليكن در لابه لاى اين مشكلات، در وسط اين خارها، گامهاى استوار و همتها و تصميمهائى هم وجود دارد كه بناست از وسط اين خارها عبور كند و خودش را به آن نقطه ى مورد نظر برساند؛ وضع كشور الان اينجورى است.[9]
نقش شركتهاى دانش بنيان در اقتصاد مقاومتی
يك مسئله ى ديگر در سرفصل اقتصاد مقاومتى، اقتصاد دانش بنيان است... اين بخش شركتهاى دانش بنيان و فعاليتهاى اقتصادى دانش بنيان خيلى جاده ى باز و اميدبخشى است. ما استعدادهاى برجسته اى داريم كه ميتوانند در اين مورد كمك كنند. [10]
ما بايد هر كدام نقش خودمان را بشناسيم و آن را ايفاء كنيم. يكى از بخشهاى ما، اقتصاد است و خاصيت اقتصاد در يك چنين شرائطى، اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى اقتصادى كه همراه باشد با مقاومت در مقابل كارشكنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى كه ما داريم. به نظر من يكى از بخشهاى مهمى كه ميتواند اين اقتصاد مقاومتى را پايدار كند، همين كار شماست؛ همين شركتهاى دانش بنيان است؛ اين يكى از بهترين مظاهر و يكى از مؤثرترين مؤلفه هاى اقتصاد مقاومتى است؛ اين را بايد دنبال كرد.[11]
هدف دشمن از فشارهای اقتصادی
يك واقعيت ديگر هم اين است كه اگر كشور در مقابل فشارهاى دشمن - از جمله در مقابل همين تحريمها و از اين چيزها - مقاومت مدبرانه بكند، نه فقط اين حربه كُند خواهد شد، بلكه در آينده هم امكان تكرار چنين چيزهائى ديگر وجود نخواهد داشت؛ چون اين يك گذرگاه است، اين يك برهه است؛ كشور از اين برهه عبور خواهد كرد. اين چيزهائى كه الان آنها تهديد ميكنند، تحريم ميكنند، جز آمريكا و جز رژيم صهيونيستى، هيچ كس ذى نفع از اين تحريمها نيست. ديگران را با زور و با فشار و با رودربايستى و با اين چيزها وارد ميدان كردند. خب، پيداست كه زور و فشار و رودربايستى نميتواند خيلى ادامه پيدا كند - يك مدتى است - شاهدش هم اين است كه مجبور شدند بيست تا كشور را از همين تحريمهاى نفتى و امثال اينها استثناء كنند! ديگرانى هم كه استثناء نشدند، خودشان مايل نيستند، و بيش از آنچه كه ما بخواهيم يا همان اندازه كه ما ميخواهيم، آنها دنبال راه حل ميگردند. بنابراين بايستى مقاومت كرد.
ما بايد مسائل كشور را با اين ديد نگاه كنيم؛ آرمانها جلوى چشم ما باشد؛ واقعيتهاى تشويق كننده جلوى چشم ما باشد. در مورد واقعيتهاى منفى - كه در واقع در بعضى موارد واقعيت سازى است، واقعيت نمائى است - دچار اشتباه نشويم. البته توان دشمن را دست كم نگيريم، سهل انگارى و ساده انگارى نكنيم. مسئله، مسئله ى اساسى و مهمى است. شما مثل يك رياضيدانى كه ميخواهد يك مسئله ى مهم رياضى را حل كند، بر سر اين مسئله تلاشتان را به كار ببريد و مسئله را حل كنيد. شما رياضيدان بااستعدادى هستيد؛ اين هم يك مسئله ى رياضى است. اينجورى بايد با مسائل گوناگون برخورد كنيد. خوشبختانه انسان مشاهده ميكند كه همين روحيه هم در دستگاه هاى گوناگون وجود دارد. به مسئله ى اقتصاد بايد با اين ديد نگاه كرد.
ما چند سال پيش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم. همه ى كسانى كه ناظر مسائل گوناگون بودند، ميتوانستند حدس بزنند كه هدف دشمن، فشار اقتصادى بر كشور است. معلوم بود و طراحى ها نشان ميداد كه اينها ميخواهند بر روى اقتصاد كشور متمركز شوند. اقتصاد كشور ما براى آنها نقطه ى مهمى است. هدف دشمن اين بود كه بر روى اقتصاد متمركز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشكل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن اين است، و اين محسوس بود؛ اين را انسان ميتوانست مشاهده كند.[12]
منظومه ى كامل اقتصادی
من سال ۸۶ در صحن مطهر على بن موسى الرضا (عليه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم كه اينها دارند مسئله ى اقتصاد را پيگيرى ميكنند؛ بعد هم آدم ميتواند فرض كند كه اين شعارهاى سال حلقه هائى بود براى ايجاد يك منظومه ى كامل در زمينه ى مسائل اقتصاد؛ يعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئله ى جلوگيرى از اسراف، مسئله ى همت مضاعف و كار مضاعف، مسئله ى جهاد اقتصادى، و توليد ملى و حمايت از كار و سرمايه ى ايرانى. ما اينها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نكرديم؛ اينها چيزهائى است كه ميتواند حركت عمومى كشور را در زمينه ى اقتصاد ساماندهى كند؛ ميتواند ما را پيش ببرد. ما بايد دنبال اين راه باشيم.[13]
الزامات اقتصاد مقاومتى
مسئله ى اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتى مهم است. البته اقتصاد مقاومتى الزاماتى دارد. مردمى كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين سياستهاى اصل ۴۴ كه اعلام شد، ميتواند يك تحول به وجود بياورد؛ و اين كار بايد انجام بگيرد. البته كارهائى انجام گرفته و تلاشهاى بيشترى بايد بشود. بخش خصوصى را بايد توانمند كرد؛ هم به فعاليت اقتصادى تشويق بشوند، هم سيستم بانكى كشور، دستگاه هاى دولتى كشور و دستگاه هائى كه ميتوانند كمك كنند - مثل قوه ى مقننه و قوه ى قضائيه - كمك كنند كه مردم وارد ميدان اقتصاد شوند.
كاهش وابستگى به نفت يكى ديگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين وابستگى، ميراث شوم صد ساله ى ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت كه امروز وجود دارد، استفاده كنيم و تلاش كنيم نفت را با فعاليتهاى اقتصادىِ درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم، بزرگترين حركت مهم را در زمينه ى اقتصاد انجام داده ايم. امروز صنايع دانش بنيان از جمله ى كارهائى است كه ميتواند اين خلأ را تا ميزان زيادى پر كند. ظرفيتهاى گوناگونى در كشور وجود دارد كه ميتواند اين خلأ را پر كند. همت را بر اين بگماريم؛ برويم به سمت اين كه هرچه ممكن است، وابستگى خودمان را كم كنيم.[14]
اقتصاد مقاومتى و مديريت مصرف
مسئله ى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاه هاى دولتى، هم دستگاه هاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانواده ها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است. امروز پرهيز از اسراف و ملاحظه ى تعادل در مصرف، بلاشك در مقابل دشمن يك حركت جهادى است؛ انسان ميتواند ادعا كند كه اين اجر جهاد فى سبيل اللّه را دارد.
يك بُعد ديگرِ اين مسئله ى تعادل در مصرف و مديريت مصرف اين است كه ما از توليد داخلى استفاده كنيم؛ اين را همه ى دستگاه هاى دولتى توجه داشته باشند - دستگاه هاى حاكميتى، مربوط به قواى سه گانه - سعى كنند هيچ توليد غير ايرانى را مصرف نكنند؛ همت را بر اين بگمارند. آحاد مردم هم مصرف توليد داخلى را بر مصرف كالاهائى با ماركهاى معروف خارجى - كه بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمائى كردن، در زمينه هاى مختلف دنبال ماركهاى خارجى ميروند - ترجيح بدهند. خود مردم راه مصرف كالاهاى خارجى را ببندند.
به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب ميدهد. همين مسئله ى سهميه بندى بنزين كه اشاره كردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزين سهميه بندى نميشد، امروز مصرف بنزين ما از صد ميليون ليتر در روز بالاتر ميرفت. توانستند اين را كنترل كنند؛ كه خب، امروز در يك حد خيلى خوبى هست. حتّى بايد جورى باشد كه هيچ به بيرون نيازى نباشد، كه الحمدللّه نيست. تحريم بنزين را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحريم بنزين را خنثى كرد. و بقيه ى چيزهائى كه مورد نياز كشور است.
هدفمند كردن يارانه ها هم در جهت شكل دادن به اقتصاد ملى است؛ كه اينها ميتواند هم رونق ايجاد كند - در توليد، در اشتغال - و هم موجب رفاه شود؛ اينها مايه ى رشد توليد كشور، رشد اقتصادى كشور، مايه ى اقتدار يك كشور است. با رشد توليد، يك كشور در دنيا اقتدار حقيقى و آبروى بين المللى پيدا ميكند. اين كار بايستى به انجام برسد.[15]
استفاده ى حداكثرى از زمان، منابع و امكانات
از زمان بايد حداكثر استفاده بشود. طرحهائى كه سالهاى متمادى طول ميكشيد، امروز خوشبختانه با فاصله ى كمترى انسان مى بيند كه فلان كارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهره بردارى رسيد. بايد اين را در كشور تقويت كرد.
حركت بر اساس برنامه، يكى از كارهاى اساسى است. تصميمهاى خلق الساعه و تغيير مقررات، جزو ضربه هائى است كه به «اقتصاد مقاومتى» وارد ميشود و به مقاومت ملت ضربه ميزند. اين را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم بايد توجه داشته باشند؛ نگذارند سياستهاى اقتصادى كشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغييرهاى بى مورد شود.[16]
اهمیت تحقيق در زمینه اقتصاد مقاومتى
يكى از دوستان اطلاع دادند كه يك ستاد دانشجوئى براى تحقيق در اقتصاد مقاومتى تشكيل شده. كار بسيار جالبى است. اينجور كارهاى عميق، همان چيزى است كه كشور به آن احتياج دارد. شما بايد فكر كنيد، مطالعه كنيد، تحقيق كنيد. اين تحقيقها اگر به درد آن دستگاه مسئول هم نخورد يا به كار او نيايد يا نپسندد، قطعاً به كار شما مى آيد و به درد شما ميخورد. اين، كار بسيار جالبى است.
همچنين يكى ديگر از دوستان اطلاع دادند كه در دانشگاه شريف مركز مطالعاتى اى تشكيل شده و در اين زمينه ها كار ميكنند. اينها بسيار كارهاى مهمى است. اين انگيزه ى جوان دانشجو و فكور، خيلى براى آينده ى كشور مهم است.
البته راه حلهائى كه گفته شد، بعضى از آنها كاملاً درست است. اين را هم من به شما عرض بكنم؛ در همين زمينه ى مسائل اقتصادى، پاره اى از آنچه كه پيشنهاد و مطرح شد، ما اطلاع داريم كه مد نظر مسئولين هست؛ درباره اش كار ميكنند، تصميم گيرى ميكنند، اقدام ميكنند؛ منتها همه ى اقدامها يا به اطلاع نميرسد، يا گفتنى نيست. به هر حال اينجور نيست كه مسائل اقتصادى در مد نظر آن مسئولين نباشد.[17]
اقتصاد مقاومتی، معنا و مفهومی از کارآفرینی
دليل دومِ ما كه امروز كار برامان مهم است، كارآفرينى مهم است، اين است كه ما امروز در مقابل يك فشار جهانى قرار داريم. دشمنى وجود دارد در دنيا كه ميخواهد با فشار اقتصادى و با تحريم و با اين كارهائى كه شماها ميدانيد، سلطه ى اهريمنى خودش را برگرداند به اين كشور. هدف اين است. يك كشور به اين خوبى، با اين همه منابع، منابع طبيعى، با اين موقعيت سوق الجيشى، با همه ى امكانات، زير نگين يك قدرتى در دنيا بوده؛ يك روز انگليسها بودند، يك روز آمريكائى ها بودند - در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتورى سلطه. حالا آمريكا يك گوشه اى از اين امپراتورى است - اينها مسلط بودند بر اين كشور؛ انقلاب دست اينها را كوتاه كرده. سلطه ميخواهد برگردد به اين كشور. همه ى اين تلاشها براى اين است. مسئله ى انرژى هسته اى بهانه است. آن كسانى كه خيال ميكنند اگر ما مسئله ى انرژى هسته اى را حل كرديم، مشكلات حل خواهد شد، خطا ميكنند. مسئله ى انرژى هسته اى را مطرح ميكنند، مسئله ى حقوق بشر را مطرح ميكنند، مسائل گوناگون را مطرح ميكنند، كه اينها بهانه است. مسئله، مسئله ى فشار است، ميخواهند يك ملت را به زانو در بياورند؛ ميخواهند انقلاب را زمين بزنند. يكى از كارهاى مهم همين تحريم اقتصادى است. ميگويند ما طرفمان ملت ايران نيست! دروغ ميگويند؛ اصلاً طرف، ملت ايران است. تحريم براى اين است كه ملت ايران به ستوه بيايد، بگويد آقا ما به خاطر دولت جمهورى اسلامى داريم زير فشار تحريم قرار ميگيريم؛ رابطه ى ملت با نظام جمهورى اسلامى قطع بشود. هدف اصلاً اين است. البته ملت ما را نمي شناسند؛ مثل همه ى موارد ديگر محاسباتشان غلط اندر غلط است. از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ايران اين است كه خودش را از زير بار سلطه آزاد كرده. ميخواهند مجازات كنند به خاطر اين گناه، كه چرا خودت را از زير بار سلطه، اى ملت! آزاد كرده اى. اين ملت راه را پيدا كرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نمي فهمند چه كار بايد بكنند و چه كار دارند ميكنند. خب، اما فشار مى آورند؛ فشار اقتصادى از راه تحريمها.
ما بايد يك اقتصاد مقاومتىِ واقعى در كشور به وجود بياوريم. امروز كارآفرينى معناش اين است. دوستان درست گفتند كه ما تحريمها را دور ميزنيم؛ بنده هم يقين دارم. ملت ايران و مسئولين كشور تحريمها را دور ميزنند، تحريم كنندگان را ناكام ميكنند؛ مثل موارد ديگرى كه در سالهاى گذشته در زمينه هاى سياسى بود كه يك اشتباهى كردند، يك حركتى انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، يكى يكى عذرخواهى كنند. چند مورد يادتان هست لابد ديگر. حالا جوانها نميدانند. در اين ده بيست سال اخير، از اين كارها چند بار انجام دادند. اين دفعه هم همين جور است. البته تحريم براى ما جديد نيست، ما سى سال است تو تحريميم. همه ى اين كارهائى كه شده است، همه ى اين حركت عظيم ملت ايران، در فضاى تحريم انجام گرفته؛ بنابراين كارى نميتوانند بكنند. خب، ولى اين دليلى است براى همه ى مسئولان و دلسوزان كشور كه خود را موظف بدانند، مكلف بدانند به ايجاد كار، به توليد، به كارآفرينى، به پر رونق كردن روزافزون اين كارگاه عظيم؛ كه كشور ايران حقيقتاً امروز يك كارگاه عظيمى است. همه خودشان را بايد موظف بدانند.[18]
پی نوشت:
[1] بيانات مقام معظم رهبری در ديدار جمعی از كارآفرينان سراسر كشور، 1389/6/16.
[2] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 1391/5/16.
[3] بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی علیه السلام،1392/1/1.
[4] بيانات مقام معظم رهبری در ديدار رئيس جمهوری و اعضاى هيئت دولت، 1391/6/2.
[5] همان.
[6] همان.
[7] همان.
[8] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 1391/5/16.
[9] همان.
[10] بيانات مقام معظم رهبری در ديدار رئيس جمهوری و اعضاى هيئت دولت، 1391/6/2.
[11] بيانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شركت های دانش بنیان، 1391/5/8.
[12] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار كارگزاران نظام، 1391/5/3.
[13] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار كارگزاران نظام، 1391/5/3.
[14] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار كارگزاران نظام، 1391/5/3.
[15] همان.
[16] همان.
[17] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از دانشجویان، 1390/5/19.
[18] بيانات مقام معظم رهبری در ديدار جمعی از كارآفرينان سراسر كشور، 1389/6/16.
افزودن دیدگاه جدید