شرحی بر زندگی عطار نیشابوری
خواب را در دیده ی عاشق چه کار؟
بر اساس قول دولتشاه سمرقندی، «فریدالدین عطار نیشابوری» در سال 513 قمری به دنیا آمد و در سال 627 هجری قمری درگذشت. با این حساب عطار 114 سال در جهان زیسته است که این نکته را بسیاری از تذکره نویسان پذیرفته اند، اما برخی هم صحت این عمر طولانی را زیر سوال برده اند.
مرحوم سعید نفیسی که علمی ترین کاوش را در ارتباط با عطار در کتاب «جستجو در احوال و آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری» داشته است، این قول را درست نمی داند و عمر دقیق شیخ را 90 سال دانسته است. وی در اثبات نظرش به شعری از خود عطار استناد کرده:
«کاریش پدید آمد آن پیر نود ساله
برجست و میان جان بربَست به زُنّاری»
به هر حال اگر عطار 114 یا 90 سال عمر کرده باشد بدون تردید در شهر کدکن نیشابور به دنیا آمده و در طول عمر خود تأثیر فراوانی بر شعر و ادبیات و عرفان داشته است.
گویند عطار قبل از سرایش شعر چنانچه از نامش بر می آید، فروشنده کالاهای دارویی بوده و طبابت هم می کرده است، ولی به جای نوشتن نسخه، داروهای گیاهی در دکان خود، به بیماران می فروخته است.
علاقمندی و توجه عطار نیشابوری به عرفان، حاصل تغییر حالتی ناگهانی بود که در اثر سخن یک درویش در او پدید آمد.
گویند روزی عطار سرگرم معاینه بیماران خود بود که درویشی پیش دکان او ایستاد و از او چیزی خواست، اما با آن که درویش خواهش خود را چند بار تکرار کرد، عطار به وی جواب نداد. درویش با لحن سرزنش باری به عطار گفت: «تو سرانجام خواهی مُرد، اما چگونه خواهی مُرد؟!» عطار با تعجب پاسخ داد: «همان طور که تو می میری. مگر تو چگونه خواهی مرد؟» درویش گفت: این گونه و به روی زمین دراز کشید، و کشکولش را زیر سر گذاشته، چشمان را بست. وقتی عطار به او نزدیک شد، دید درویش جان به جان آفرین تسلیم کرده است!... گفته اند عطار از شنیدن سخن درویش و حقانیت قول او، دکان و پیشه ی خود را ترک کرد و سر به بیابان گذاشت و گوشه ای خلوت گزیده، باقی عمر را به یکباره وقف عرفان کرد.
در ارتباط با تحصیلات عطار، اطلاعات دقیقی در دسترس نیست، ولی وسعت معلومات او، احاطه کامل بر قرآن کریم، احادیث، اخبار و تاریخ اسلام و هم چنین آگاهی بر تعالیم ادیان دیگر و اعتقادات و داستانهای مربوط به آنها را نشان می دهد.
عطار مراتب سیر و سلوک و درک حالات و مقامات را غیر از راهنمایان و پیشوایان روحانی و دینی، از افراد بزرگی چون، «نجم الدین کبری» از بزرگان قرن ششم گرفت. گویند عطار در شهر خوارزم، خانقاهی بر پا کرد و مکتبی از خود به وجود آورده، در محضر این شیخ بلند پایه حضور یافته و از تعالیم او بهره های فراوان برده است.
آثار زیادی را متعلق به شیخ فریدالدین عطار نیشابوری دانسته اند که بعضی از آنها احتمالاً از آن او نیستند. آثاری که مسلماً به او تعلق دارند عبارتند از: منظومه های «الهی نامه»، «منطق الطیر»، «مصیبت نامه»، «مختارنامه»، «پندنامه»، «خسرونامه»، «دیوان اشعار». هم چنین منظومه های «جواهرنامه»، «شرح القلب» و «مظهرالصفات» را از او می دانند که متأسفانه تاکنون پیدا نشده است.
ماجرای مرگ عطار هم به اندازه سرنوشت کتابهایش مبهم است. چیزی که مسلم است، او قطعاً بیش از هفتاد سال زیسته و بنا به گفته ی «جامی» که دویست و پنجاه سال بعد از عطار زندگی می کرد، به دست مغول ها کشته شده است. اغلب تذکره نویسان تاریخ فوت او را 627 ه. ق و در قتل عام شادیاغ نیشابور به دست مغول های کافر می دانند.
با چند بیت از مثنوی مشهور «خواب را در دیده عاشق چه کارِ؟» عطار، بحث را به فرجام می رسانیم:
«عاشقی از فرط عشق آشفته بود
بر سر خاکی به زاری خفته بود
رفت معشوقش به بالینش فراز
دید او را خفته وز خود رفته باز
رقعه ای بنوشت چیست ولایق او
بست آن بر آستینِ عاشقِ او
عاشقش از خواب چون بیدار شد
رقعه برخواند و بر او خونبار شد
این نوشته بود کای مرد خموش
خیز اگر بازارگانی سیم گوش
ور تو مرد زاهدی شب زنده باش
بندگی کن تا به روز و بنده باش
ور تو هستی مرد عاشق شرم دار
خواب را در دیده ی عاشق چه کار؟
مرد عاشق باد پیماید به روز
شب همه مهتاب پیماید به سوز
چون نه این و نه آن ای بی فروغ
کم زن اندر عشق ما لاف دروغ
گر بجنبد عاشقی جز در کفن
عاشقش گویم ولی بر خویشتن
چون تو در عشق از سرِ جهل آمدی
خواب خوش بادت که نااهل آمدی؟
مأخذ:
1- زندگی شاعران و نویسندگان ایران- پروانه طاهری
2- شعر فارسی... پروین شکیبا
خواب را در دیده ی عاشق چه کار؟
بر اساس قول دولتشاه سمرقندی، «فریدالدین عطار نیشابوری» در سال 513 قمری به دنیا آمد و در سال 627 هجری قمری درگذشت. با این حساب عطار 114 سال در جهان زیسته است که این نکته را بسیاری از تذکره نویسان پذیرفته اند، اما برخی هم صحت این عمر طولانی را زیر سوال برده اند.
مرحوم سعید نفیسی که علمی ترین کاوش را در ارتباط با عطار در کتاب «جستجو در احوال و آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری» داشته است، این قول را درست نمی داند و عمر دقیق شیخ را 90 سال دانسته است. وی در اثبات نظرش به شعری از خود عطار استناد کرده:
«کاریش پدید آمد آن پیر نود ساله
برجست و میان جان بربَست به زُنّاری»
به هر حال اگر عطار 114 یا 90 سال عمر کرده باشد بدون تردید در شهر کدکن نیشابور به دنیا آمده و در طول عمر خود تأثیر فراوانی بر شعر و ادبیات و عرفان داشته است.
گویند عطار قبل از سرایش شعر چنانچه از نامش بر می آید، فروشنده کالاهای دارویی بوده و طبابت هم می کرده است، ولی به جای نوشتن نسخه، داروهای گیاهی در دکان خود، به بیماران می فروخته است.
علاقمندی و توجه عطار نیشابوری به عرفان، حاصل تغییر حالتی ناگهانی بود که در اثر سخن یک درویش در او پدید آمد.
گویند روزی عطار سرگرم معاینه بیماران خود بود که درویشی پیش دکان او ایستاد و از او چیزی خواست، اما با آن که درویش خواهش خود را چند بار تکرار کرد، عطار به وی جواب نداد. درویش با لحن سرزنش باری به عطار گفت: «تو سرانجام خواهی مُرد، اما چگونه خواهی مُرد؟!» عطار با تعجب پاسخ داد: «همان طور که تو می میری. مگر تو چگونه خواهی مرد؟» درویش گفت: این گونه و به روی زمین دراز کشید، و کشکولش را زیر سر گذاشته، چشمان را بست. وقتی عطار به او نزدیک شد، دید درویش جان به جان آفرین تسلیم کرده است!... گفته اند عطار از شنیدن سخن درویش و حقانیت قول او، دکان و پیشه ی خود را ترک کرد و سر به بیابان گذاشت و گوشه ای خلوت گزیده، باقی عمر را به یکباره وقف عرفان کرد.
در ارتباط با تحصیلات عطار، اطلاعات دقیقی در دسترس نیست، ولی وسعت معلومات او، احاطه کامل بر قرآن کریم، احادیث، اخبار و تاریخ اسلام و هم چنین آگاهی بر تعالیم ادیان دیگر و اعتقادات و داستانهای مربوط به آنها را نشان می دهد.
عطار مراتب سیر و سلوک و درک حالات و مقامات را غیر از راهنمایان و پیشوایان روحانی و دینی، از افراد بزرگی چون، «نجم الدین کبری» از بزرگان قرن ششم گرفت. گویند عطار در شهر خوارزم، خانقاهی بر پا کرد و مکتبی از خود به وجود آورده، در محضر این شیخ بلند پایه حضور یافته و از تعالیم او بهره های فراوان برده است.
آثار زیادی را متعلق به شیخ فریدالدین عطار نیشابوری دانسته اند که بعضی از آنها احتمالاً از آن او نیستند. آثاری که مسلماً به او تعلق دارند عبارتند از: منظومه های «الهی نامه»، «منطق الطیر»، «مصیبت نامه»، «مختارنامه»، «پندنامه»، «خسرونامه»، «دیوان اشعار». هم چنین منظومه های «جواهرنامه»، «شرح القلب» و «مظهرالصفات» را از او می دانند که متأسفانه تاکنون پیدا نشده است.
ماجرای مرگ عطار هم به اندازه سرنوشت کتابهایش مبهم است. چیزی که مسلم است، او قطعاً بیش از هفتاد سال زیسته و بنا به گفته ی «جامی» که دویست و پنجاه سال بعد از عطار زندگی می کرد، به دست مغول ها کشته شده است. اغلب تذکره نویسان تاریخ فوت او را 627 ه. ق و در قتل عام شادیاغ نیشابور به دست مغول های کافر می دانند.
با چند بیت از مثنوی مشهور «خواب را در دیده عاشق چه کارِ؟» عطار، بحث را به فرجام می رسانیم:
«عاشقی از فرط عشق آشفته بود
بر سر خاکی به زاری خفته بود
رفت معشوقش به بالینش فراز
دید او را خفته وز خود رفته باز
رقعه ای بنوشت چیست ولایق او
بست آن بر آستینِ عاشقِ او
عاشقش از خواب چون بیدار شد
رقعه برخواند و بر او خونبار شد
این نوشته بود کای مرد خموش
خیز اگر بازارگانی سیم گوش
ور تو مرد زاهدی شب زنده باش
بندگی کن تا به روز و بنده باش
ور تو هستی مرد عاشق شرم دار
خواب را در دیده ی عاشق چه کار؟
مرد عاشق باد پیماید به روز
شب همه مهتاب پیماید به سوز
چون نه این و نه آن ای بی فروغ
کم زن اندر عشق ما لاف دروغ
گر بجنبد عاشقی جز در کفن
عاشقش گویم ولی بر خویشتن
چون تو در عشق از سرِ جهل آمدی
خواب خوش بادت که نااهل آمدی؟
مأخذ:
1- زندگی شاعران و نویسندگان ایران- پروانه طاهری
2- شعر فارسی... پروین شکیبا
افزودن دیدگاه جدید