3- نقش مرجعیت دینی در انقلاب اسلامی
اما وقتی پول را به مرجع تقلید می دهی، مرجع تقلید بی هوس است. او هرجا خدا راضی است می دهد ولی ممکن است تو برای نفست باشد. تازه اگر مردم به حرف مرجع تقلید گوش بدهند، مرجع تقلید می تواند یکجا یک کار اساسی بکند.
ما داشتیم شهری را که می خواستند شطرنج کشوری و بین المللی در آن اجرا شود، همان که دیدند مرجعشان می گوید: شطرنج نباشد. با اینکه همه شطرنج بازها هم آمدند و جمع شدند و بنر زدند، وقتی دیدند مرجعیت می گوید: نه! فوری پلاکارت ها را برداشتند و گفتند: ما مقلد کسی هستیم که شطرنج را حرام می داند. البته بعضی از مراجع هم حرام نمی دانند. ولی چون آن شهر مقلد کسی بودند که حرام می دانند، گوش به حرف مرجع دادند.
مرجعی یک مرتبه مثل امام می گوید: شیر نفت را ببندید. چشم! سربازها از سرباز خانه فرار کنید. چشم! اگر بله قربان گوی مرجع بود، مثل اینکه کسی پشت فرمان می نشیند که رانندگی بلد باشد. ولی شما می گویید: نه، من می خواهم خودم خمسم را بدهم. سؤال می کنم: شما اشتباه نمی کنی؟ هوس نداری؟ مردم به مرجع تقلید احترام بگذارند به نفع اسلام است یا به شخص تو؟ باید پول از طریق مرجعیت باشد که بدانیم از یک کانال...
من یک سال خمس داشتم. خانه مرجع ام رفتم و گفتم: آقا این خمس من است! گفت: خودت فقیر سراغ نداری؟ گفتم: خیلی. گفت: خودت به فقرا بده. گفتم: من اگر فقیر باشد از جیب خودم به فقرا می دهم. این پول برای امام زمان است باید در کیسه ی نایب امام زمان برود. دوم اینکه من نفس دارم. ممکن است از کسی خوشم بیاید. از یک سیدی خوشم بیاید. خمسش بدهم. یک سیدی را خوشم نیاید خمسش ندهم. یعنی خمسی که باید برای خدا باشد، برای اینکه از چه کسی خوشم آمد بدهم. از چه کسی خوشم نیامد، ندهم. من خمس را براساس خوشم آمد و خوشم نیامد می دهم. ولی وقتی پول دست شماست، اینطور نیست که شما خوشت بیاید بدهی و خوشت نیاید ندهی. اگر مدرسه به اسم شما بود بدهی و به اسم شما نبود ندهی. برای خدا می دهی. اما اسلام روشنفکری یعنی دین خدا را جا به جا کنیم.
4- خطر روشنفکری در دستورات دینی
حالا نمی شود نماز را فارسی بخوانیم؟ نخیر! شبانه روز 24 ساعت است و هر ساعتی هم چهار تا یک ربع است. 24 تا یک ربع، 24 را ضرب در چهار کنید، 96 تا. 24 ساعت 96 تا یک ربع است. اسلام می گوید: یک ربع نماز را عربی بخوان. این نماز ظهر و مغرب یک ربع بیشتر نمی کشد. این یک ربع را عربی بخوان. 95 تا یک ربع را هر زبانی می خواهی با خدا حرف بزن. یعنی خدا یک ربع هم سهم ندارد؟ نمی شود نماز را فارسی بخوانیم؟ نخیر! تو خالق داری. خالق تو گفته با من می خواهی حرف بزنی، عربی حرف بزن. اصلاً زبان مشترک یک ارزش است. اسلام خواسته همه مسلمان ها در چند کلمه با هم شریکی حرف بزنند. اینطور نیست یک خلبان در اهواز که بلند می شود چون خوزستان عرب دارد، خلبان با فرودگاه عربی حرف بزند. آسمان خرم آباد بیاید لر شود؟ تبریز برود ترک شود. شیراز برود، شیرازی شود. اصفهان برود، اصفهانی شود. اسلام خواسته همه مسلمان ها، الآن هر خلبانی با هر فرودگاه کره ی زمین خواسته باشد صحبت کند باید به زبان انگلیسی باشد. زبان واحد یک ارزش است. اسلام روشنفکری یعنی بنشین نق بزن. نمی شود خمسم را خودم بدهم؟ نخیر! برای اینکه هوس داری. پول خرج هوس تو می شود. نمی شود نماز را فارسی بخوانم؟ 95 تا یک ربع فارسی بخوان. این یک ربع را عربی بخوان. یعنی خدا یک ربع هم سهم ندارد؟!
عرض کنم به حضور شما که انقلاب پویا بود. یک نفرین می کنم آمین بگویید. ما دستمان به جایی نمی رسد. خدایا کسانی را که با اختلاس و پارتی بازی و نور چشم بازی حق مردم را ضایع می کنند و ضایع کردند، اگر قابل هستند توبه کنند و اگر قابل نیستند ریشه شان را بکن. چون خیلی حق و ناحق در اداره ها و بازارها و جای دیگر و در شرکت ها می شود. چیزهایی که گاهی آدم می نشیند و می بیند. غصه می خورد. علتش هم این است که ما همه امر به معروف را فراموش کردیم.
5- فراموش شدن امر به معروف و نهی از منکر
می شود در جایی که اختلاس می شود هیچکس نفهمد؟ دزدی نیست که شبانه از سر دیوار بیایند و چیز ببرند. بالاخره در کامپیوترها، در ورقه ها زیردست ها می فهمند. منتهی یک چیزی هم به این زیردست می گویند که شتر دیدی ندیدی! آن هم شریک جرمش می کنند که این اختلاس ها لو نرود و لذا بعداً لو می رود، اگر مسلمان ها و ملت ایران هرکس هر خلافی را دید، داد بزند. اگر هرکس هر خلافی را دید سر از پا نشناسد، خلافش ثابت شده است. نه اینکه آبروی مردم را الکی بریزیم و بعد بگوییم: دروغ بوده و اشتباه شده است. اگر ما امر به معروفمان زنده باشد، این همه اختلاس نمی شود. بخشی از جنایت های دانه درشت های ما به خاطر سکوت دانه ریزهای ماست. علت اینکه سوزن در پارچه فرو می رود بخاطر نخ دُمش است. اگر این نخ را از دمش بکشی دیگر سوزن جایی نمی رود. ما سکوت می کنیم و آنها هم یک حق الشیرینی به ما می دهند، شتر دیدی، ندیدی. وگرنه کسی نمی تواند بفهمد این تریاک ها چطور جا به جا می شود؟ چه خانه هایی، خانه تیمی شده و توطئه می شود؟ چه کارهایی می شود؟ لو می رود منتهی یک عده ساکت می شویم و بعد سبب دلسردی مردم می شود.
6- تأثیر انقلاب در دیگر کشورهای اسلامی
انقلاب ما با همه ی مشکلاتی که در کشور داریم و بنده هم مقداری اش را می دانم، پویا بوده است. انقلاب ما در دنیا اثر کرد. دهه ی فجر بحث را گوش می دهید. الآن ایران در دنیا مطرح است. من قبل از انقلاب سعودی رفتم و با یکی از این آدم های سعودی حرف می زدم این کلمه را شنیدم. با همین دو گوش شنیدم. فرمود: «مسلم مخ ما فی» مسلمان مغز ندارد! اصلاً مگر امکان دارد مسلمان مبتکر باشد؟ مخترع باشد؟ پیشرفت های علمی که در ایران شد، نخیر مسلم، سطح فکر ایران از متوسط دنیا بالاتر است. در خیلی از جاها ما درخشیدیم. در یک کشوری بودم که ایران در مسأله ی قرآن، حفظ و معارف و تجوید و صوت، ایران اول شد. گفتند: نمی شود از ایران بیاید، ایرانی که فارس است، هم در صوت و هم در حفظ اول شود! به قاضی گفتند: ایران را دوم کن! گفت: من قاضی هستم، داور هستم. نمی توانم! گفتند: نه! قاضی با زور حکومت ایران را دوم کرد. من آنجا بودم که آمد عذرخواهی کرد و گفت: شما نفر اول بودید. من حق شما را غصب کردم بخاطر اینکه دولت به من فشار آورد که ایران در هر رشته اول نشود! حالا اگر در صوت اول شده است در حفظ دوم شود یا برعکس! بودم در کشوری که این را با گوش خودم شنیدم. من از آن زمان به بعد هروقت ایران دوم می شود شک می کنم. می گویم نکند این هم مثل او باشد. اول بوده منتهی روی کینه می گویند: ایران دوم باشد!
انقلاب ما اثر داشته است. در خیلی از چیزها اثر داشته است. در همین شغلی که بنده در آن در این سی سال بودم. در نهضت سوادآموزی پنجاه درصد مردم بی سواد بودند. الآن ده درصد بی سواد هستند. نماز جماعت در مدرسه ها نبود. الآن دهها هزار نماز جماعت در مدرسه است. در قدیم چند کتاب چاپ می شد و الآن چند کتاب چاپ می شود؟ دانشجو چقدر داشتیم؟ در یکی از استان های ایران چهار تا لیسانس ریاضی داشتیم. الآن در بخش های ما صدها لیسانس هستند. انقلاب ما پویا بود.
اگر این خلافکاری بعضی از مسئولین نبود، ایران درخشیده بود. ولی خوب خرابکاری بعضی از مسئولین ما دلسردی می آورد. ولی این دلسردی ها همیشه بوده است. زمان پیغمبر هم بوده است. فکر نکنید یکوقت پیغمبر سوار یک حیوانی بود، اسب یا شتر، یک نفر هم پشت سرش بود. یک خانمی آمد با پیغمبر صحبت کند. اینکه پشت سر پیغمبر بود، به خانم نگاه کرد. یعنی زل زد. یکوقت آدم نگاه می کند و رویش را برمی گرداند. یکوقت خیره می شود. پیغمبر دید دارد نگاه می کند. یک چیزی دستش بود اینطور کرد. جلوی چشم پیغمبر را گرفت. ببخشید... جلوی چشم عقبی را گرفت. عقبی دید پیغمبر حواسش نیست، سرش را زیر کرد و اینطور کرد. حضرت این چیزی که دستش بود را پایین تر آورد، به عقبی اینطور کرد. بابا به پیغمبر چسبیده اما دارد به نامحرم زل می زند.
بگذارید یک آیه بخوانم. خیلی آیه ی قشنگی است. من خانه یکی از آقایان رفتم. دیدم نسبت به انقلاب یک حرف هایی دارد. گفتم: حالا امام خمینی را کنار می گذاریم. حضرت سلیمان خوب است؟ گفت: بله حضرت سلیمان معصوم است. هم پیغمبر است و هم معصوم است. گفتم: قرآن می گوید: در زمان حضرت سلیمان یک عده به جای سلیمان گوش به حرف کسی دیگر می دادند. حکومت دست سلیمان بود و یک عده طبل دیگر می زدند. آیه اش این است. آیه 102 سوره ی بقره می فرماید: «وَ اتَّبَعُوا» یعنی تبعیت، یعنی پیروی کردند. «ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ» از آنچه شیطان القا می کند، پیروی می کردند. کی؟ «عَلى مُلْكِ سُلَیمانَ» یعنی باز اینکه حضرت سلیمان حکومت دستش بود. سلیمان هم پیغمبر بود. هم معصوم بود و هم حکومت دستش بود. زمان حضرت سلیمان هم یک عده کج می رفتند. آخر بعضی ها می گویند: این چه جمهوری اسلامی است؟ فلانی کج رفت. خوب کج برود. شما فکر می کنید امام زمان بیاید دیگر کسی غیبت نمی کند؟ یعنی امام زمان بیاید دو کار باید بکند تا غیبت نکند. 1- هیچوقت کسی با کسی بد نشود. نه زمان امام زمان هم مردم... امام زمان هم که بیاید بهتر از زمان پیغمبر که نیست. زمان پیغمبر کسی دروغ نمی گفت؟ امام زمان که بیاید غریزه ی غضب را که برنمی دارد. بگوید: نه دیگر کسی عصبانی نشود. زبان ها را هم قیچی نمی کند. من زبان ها را قیچی می کنم کسی غیبت نکند. مردم هم غضب دارند، هم شهوت دارند، هم زبان دارند. حکومت دست حق باشد فرق می کند با اینکه...
ویژگی های انقلاب اسلامی ایران/بخش دوم
تاریخ انتشار: 09 فوریه 2017 شماره مطلب: 4589 تعداد بازدید: 2465 نظرات: 0
موضوع نوشتار:
آیت الله قرائتی؛