مسئله مهدویت و ظهور قائم آل محمد صلی الله علیه و آله، جزء بنیادی ترین و زنده ترین مسائل دینی، اعتقادی و اسلامی بخصوص از منظر مکتب اهل بیت(ع) است، به همین دلیل دین پژوهان هر کدام به نوبۀ خود و طبق نیاز و اقتضائات زمان خود به نحوی درباره آن سخن گفته اند. از کسانی که جریان ظهور مصلح کل و عدل گستر جهانی در آثار و اندیشه او پرفروغ تجلی کرده مصلح بزرگ قرن بیستم امام خمینی است. امام درباره مهدویت از جنبه های مختلف به طور زنده، آموزنده و کارآمد سخن گفته است که در این مقاله نموداری از سخنان ایشان طرح و تحلیل می شود. بی تردید مسئله مهدویت از جهات متعدد قابل طرح است، اما برخی جنبه های آن ویژگی و برجستگی خاص دارد.
1ـ نقش حضرت مهدی در نظام عالم
یکی از مباحث مهم مهدویت نقش آن حضرت در نظام آفرینش است. لذا در داده های دینی بر این نکته اصرار شده که زمین در پرتو وجود حجت خداوند پایدار است، و اگر جهت الهی لحظه ای در روی زمین نباشد زمین از هم متلاشی می شود، از جمله امام صادق علیه السلام، فرمود: «لوبقیت الارض بغیر امامٍ لسافت»1 یعنی اگر زمینی بدون امام باشد، فرو می ریزد و از هستی ساقط می گردد.
و در روایت دیگر امام باقر علیه السلام فرمود: «لو انّ الامام رُفع من الارض ساعۀ لَماجت باهلها کما یموج البحر باهله» 2 یعنی اگر امام و حجت خدا لحظه ای از زمین گرفته شود، زمین با اهل آن همانند دریا دچار اضطراب می شود. از این گونه روایات برمی آید که وجود حضرت مهدی(عج) به عنوان آخرین امام و حجت خداوند در زمین از ضروری ترین نیازهای عالم آفرینش است، زیرا آن حضرت واسطه فیض خداوند در عالم است، و این حقیقت در اندیشه امام خمینی به گونه ای زیبا تجلی کرده از جمله ایشان می گوید: «ولی الله اعظم و بقیۀ الله فی ارضه ارواحنا لمقدمه الفداء که واسطۀ فیض و عنایات حق تعالی است و دعای خیرش بدرقۀ امت جد بزرگوارش صلی الله علیه و آله، می باشد...» 3
و هم چنین در اشعار نغز عرفانی خود نیز در چند مورد بر این نکته که در روایات آمده اشاره کرده از جمله گفته است:
حضرت صاحب زمان مشکوۀ انوار الهی مالک کون و مکان مرآت ذات لامکانی
مظهر قدرت، ولی عصر، سلطان دو عالم قائم آل محمد مهدی آخر زمانی
با بقاء ذات مسعودش همه موجود باقی بی لحاظ اقدسش یکدم همه مخلوق فانی
خوشه چین فرمن فیضش همه عرشی و فرشی ریزه خوار خوان احسانش همه انسی و جانی
از طفیل هستی اش هستی موجودات عالم جوهریّ و عقل و نامیّ و حیوانیّ و کانی4
2ـ حضرت مهدی عصاره موجودات
یکی از حقایق دیگر که درباره حضرت مهدی مطرح است و نوعاً در ره آورد عرفانی بزرگان اهل معرفت بیشتر مطرح شده آن است که قائم آل محمد(ص) عصارۀ پدیده های عالم خلقت است، زیرا آنها انسان کامل را قلب و خلاصه عالم می دانند لذا در کلمات برخی از آنان چنین آمده است: «آدمیان زبده و خلاصۀ کاینات و میوۀ درخت موجوداتند و انسان کامل زُبده و خلاصه آدمیان است. موجودات جمله به یک بار در تحت نظر انسان کامل اند.» 5
امام خمینی که در عرفان همانند بسیاری از معاریف دیگر الهی دیدگاه بلندی دارد، با این روی کرد عرفانی درباره حضرت مهدی به عنوان یکی از مصداقهای انسان کامل، کاملاً موافق بوده و خود نیز در این زمینه نکته های آموزندۀ بیان کرده از جمله گفته است: «والعصر ان الانسان لفی خسر، ـ عصر ـ هم محتمل است که در این زمان حضرت سلام الله علیه باشد یا انسان کامل که مصداق بزرگش رسول اکرم و ائمه هدی، و در عصر ما حضرت مهدی سلام الله علیه است. قسم به عصارۀ موجودات عصر، فشردۀ موجودات، این که فشردۀ همه عالم است، یک نسخه ای است، نسخه تمام عالم، همه عالم در این موجود، در این انسان کامل عصاره است و خلأ به این عصاره قسم می خورد.» 6
و در جای دیگر نیز با اشاره به آیه مبارکه سوره والعصر، از حضرت مهدی به عنوان مصداق انسان کامل که عصاره همه موجودات است یاد نموده است7 و هم چنین در جای دیگر می گوید: «وارث نبوت، امام امت و عصاره خلقت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است.» 8
3ـ حضرت مهدی خاتم ولایت
خاتم ولایت از مباحث مهم و مسایل بنیادین عرفانی است که در آثار بزرگان اهل عرفان به تفصیل درباره آن بحث شده، و مسئله خاتم ولایت بودن حضرت مهدی به عنوان بهترین ره آورد اندیشه بسیاری از بزرگان اهل معرفت مطرح است که در کلمات برخی از آنان در این باره چنین تصریح شده است «خاتم اولیاء تابع حکم شرع است چنان که مهدی که در آخر زمان می آید در احکام تابع شریعت حضرت محمد(ص) است، اما در معارف و علوم حقیقی همه انبیاء و اولیا تابع اوست، زیرا باطن او باطن حضرت محمد(ص) است. به این دلیل گفته شده که او حسنه ای از حسنات سید مرسلین است.» 9
این مسئله در اندیشه عرفانی امام خمینی نیز تجلی کرده است وی در این باره می گوید: «همان طور که رسول اکرم به حسب واقع حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همان طور حاکم بر جمیع موجودات است، آن خاتم رسل است، و این خاتم ولایت، آن خاتم ولایت کلی بالاصاله است و این خاتم ولایت کلی به تبعیت است.» 10
نکته اساسی که در کلام عرفا و سخن امام وجود دارد و نباید پوشیده بماند آن است که چون ولایت مهدی جلوه ای از ولایت مقام ختم مرتبت است به همین دلیل ولایت او ولایت کامله است و همه تابع ولایت او هستند.
4ـ حضرت مهدی(عج) سرّ امتداد لیلۀ القدر
در روایتی از امام محمدتقی علیه السلام درباره لیلۀ القدر رسیده که فرمود: «یا معشر الشیعه خاصِموا بسورۀ انّا انزلناه فی لیلۀ القدر تفلحوا»11 یعنی ای شیعیان در مقام بحث باید با سورۀ مبارکه قدر استدلال نمایید تا پیروز شوید.
مراد حضرت آن است که در سورۀ قدر از نزول فرشتگان خبر داده و فرمود: «تنزل الملائکۀ والروح فیها باذن ربّهم»12 در این آیه جریان نزول فرشتگان با فعل مضارع بیان شده است که دلالت بر استمرار می کند بنابراین به نص قرآن کریم تا پایان دنیا فرشتگان با روح القدس در شب قدر به زمین فرود می آیند، پس باید بعد از پیامبر اکرم کسی که غیر از نبوت به همه صفات معنوی آن حضرت متصف است وجود داشته باشد و با فرشتگان و روح القدس سنخیت وجودی داشته باشد تا آنها در شب قدر در زمین به حضور او بیایند بی تردید هیچ کسی غیر از امام معصوم چنین شایستگی ندارد و مهدی موعود به عنوان آخرین پرچمدار امامت و ولایت تنها کسی است که سبب امتداد جریان نزول فرشتگان در شب قدر شده است. 13
بنابراین حضرت مهدی در واقع سرّ امتداد لیلۀ القدر است و وجود مبارک او سبب فرو آمدن فرشتگان در شب قدر می شود، این حقیقت در اندیشه امام خمینی نیز به خوبی تبلور یافته از جمله می گوید: «امتداد لیلۀ القدر: اگر سرّ لیلۀالقدر و سرّ نزول ملائکه در شبهای قدر که الآن هم برای ولیّ اعظم حضرت صاحب سلام الله علیه این معنا امتداد دارد، سرّ این ها را ما بدانیم، همه مشکلات ما آسان می شود.» 14 و در جای دیگر با اشاره به مفهوم لیلۀ القدر با تفصیل بیشتری در این باره سخن گفته و چنین اظهار داشته است: «چون لیلۀ القدر، لیلۀ توجه تام ولیّ کامل و ظهور سلطنت ملکوتیه اوست، به توسط نفس شریف ولی کامل و امام عصر هر عصر و قطب هر زمان که امروز حضرت بقیۀ الله فی الارضین، سیدنا و مولانا و امامنا حجۀ بن الحسن العسکری ارواحنا فداه، است، تغییرات و تبدیلات در عالم واقع شود، پس هر یک از جزئیات طبیعت را خواهد بطئی حرکت کند و هریک را خواهد سریع حرکت کند و هر رزقی را خواهد توسعه دهد، و هر یک را خواهد تضییق کند، و این اراده، اراده حق است و ظل و شعاع اراده ازلیّه و تابع فرامین الهیّه است.» 15
5ـ نظارت حضرت مهدی به عملکرد ما
یکی از آموزنده ترین نکته ها در بحث مهدویت که اثر تربیتی عمیقی به همراه دارد، آن است که حضرت مهدی(ع) به طور مستقیم و غیرمستقیم ناظر بر عملکرد ماست. چون در روایات متعدد این مسئله مطرح شده که اعمال مردم در هفته به انسان کامل و حجت الهی عرضه می شود، چه این که او به عنوان خلیفه خداوند در زمین به طور مستقیم ناظر بر عملکرد انسان هاست و در قیامت به عنوان شاهد و گواه نسبت به اعمال انسان گواهی می دهد. از جمله در روایتی چنین آمده: «تعرض الاعمال یوم الخمس علی رسول الله و علی الائمۀ»16 یعنی اعمال مردم روز پنج شنبه بر رسول خدا و ائمه (علیهم السلام) عرضه می شود.
و در ذیل این آیه که فرمود: «فکیف اذا جئنا من کل امۀ بشهید و جئنابک علی هولاء شهیدا»17 یعنی پس چگونه است حالشان آنگاه که از هر امتی گواهی آوریم، و تو را به آنان گواه آوریم. در روایتی از امام صادق(ع) چنین نقل شده که فرمود: این آیه درخصوص امت محمد(ص) نازل شده که در هر عصری امامی از ما اهل بیت شاهد آنها و حضرت محمد(ص) شاهد ماست. 18
این حقیقت به عنوان یکی از زنده ترین آموزه های مسئله مهدویت در اندیشه امام خمینی به صورت زیبا مطرح شده و ایشان با اشاره به این نکته که انسان از جهات مختلف تحت مراقبت های گوناگون الهی قرار دارد و مأموران الهی به طور دقیق عملکردهای انسان را کنترل و ثبت می کنند، درخصوص حضرت مهدی به عنوان یکی از کسانی که مراقب اعمال ماست و عملکرد بد ما سبب ناخشنودی آن حضرت می شود چنین اظهار داشته است: «ببینید که تحت مراقبت هستید، نامه اعمال ما می رود پیش امام زمان (سلام الله علیه) هفته ای دو دفعه ـ به حسب روایت ـ که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان سلام الله علیه یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (سلام الله علیه) باشد.» 19 و در جای دیگر می گوید: «خلاف ما برای امام زمان سرشکستگی دارد، دفاتر را وقتی بردند خدمت ایشان، و ایشان دید شیعه های او دارد این کار را می کند این ملائکۀالله که بردند پیش او دید، سرشکسته می شود امام زمان»20
و هم چنین در وصیت نامه الهی و سیاسی خود به عنوان زنده ترین سند که بیانگر نکته های بسیار آموزنده و عمیق است درباره نظارت حضرات ائمه معصومین(ع) بخصوص حضرت مهدی موعود(ع) می گوید: «ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان علیهم الآف التحیّات والسلام که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمه ما هستند.» 21 بی تردید طرح این مسئله برای همگان بخصوص عاشقان و شیعیان حضرت مهدی بهترین و مؤثرترین نکته تربیتی را به همراه دارد، زیرا هنگامی که انسان مؤمن و معتقد در کنار سایر اعتقادات دینی این باور مذهبی را نیز مورد توجه قرار دهد که نه تنها خداوند از طریق ناظران و مراقبان چون فرشتگان خود بر ما و اعمال ما نظارت نامحسوس دارد، بلکه انسان کامل و امام هر عصر به عنوان خلیفه او نیز به طور نسبتاً محسوس ناظر اعمال انسان است و در این عصر همه رفتارهای ما تحت نظارت مستقیم و غیرمستقیم امام زمان(عج) قرار دارد و حضرت گذشته از آن که شاهد اعمال ماست در هفته نامه اعمال ما به محضر و حضور او عرضه می شود، به طور یقین مواظبت و مراقبت بیشتر خواهد نمود که عمل خلافی از او سر نزند، و از این رهگذر دل امام زمانش از او نرنجد و تلاش خواهد کرد که در حضور و محضر او ادب انسانی و اخلاق الهی را مراعات کند و به انجام وظایف بندگی خود پای بندی بیشتری داشته باشد. پس این اندیشه و کلام امام خمینی برای همگان بخصوص نسل نواندیش همه جوامع اسلامی پیام زنده و پُرباری به همراه دارد. امید است در عصری که اخلاق انسانی و دستورات اسلامی از سوی فرهنگ مهاجم استکبار جهانی شدیداً مورد تهدید قرار گرفته طرح این گونه حقایق الهی آنهم در قالب اندیشه و کلام مصلح بزرگ معاصر حضرت امام خمینی مفید و نجات بخش واقع شود.
6ـ مهدی پرچمدار توحید و رهایی
همچنان که عنایت و لطف الهی اقتضاء می کند اشخاصی در میان بشر پدید آیند وظایف انسان را درباره توحید و یگانه پرستی و سایر تکالیف الهی از طریق وحی دریافت کنند و به مردم تعلیم دهند، همچنین ایجاب می کند که حقایق و معارف وحی همواره در میان مردم محفوظ بماند و افرادی پیوسته وجود داشته باشند که دین خدا نزد آنها محفوظ باشد و در وقت مصلحت به طور کامل احکام خدا در زمین اجرا شود. 22 در میان آورندگان وحی، ابراهیم خلیل از کعبه ندای توحید سر داد و مقام ختمی مرتبت به عنوان آخرین فرستاده خداوند منادی توحید از کعبه بود و در میان حافظان دین پیامبر خاتم، مهدی موعود به عنوان آخرین سلسله اوصیاء معصوم پیامبر، روزی از کعبه ندای توحید سر خواهد داد و پرچم رهایی انسان را از زیر ظلم و ستم سالاران، برافراشته و آدم و عالم را از بیداد ستمکاران نجات خواهد داد.
این مسئله نیز همانند سایر مسائل در اندیشه امام خمینی به صورت بسیار دل انگیز مطرح شده و درباره آن گفته است: «ابراهیم خلیل در اول زمان و حبیب خدا و فرزند عزیزش مهدی موعود روحی فداه در آخر زمان از کعبه ندای توحید سر دادند و می دهند... مهدی منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر می دهند و بشریت را به توحید می خواند.» 23
در جای دیگر به عنصر دادگری و نجات بخش بودن حضرت تکیه نموده و می گوید: «آخرین ذخیرۀ امامت حضرت بقیۀ الله ارواحنا فداه و یگانه دادگستر ابدی و بزرگ پرچمدار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استکبار سلام بر او و سلام بر منتظران واقعی او، و سلام بر غیبت و ظهور او، و سلام بر آنان که ظهورش را با حقیقت درک می کنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز می شوند.» 24
امام در این کلام گذشته از جنبه سیاسی به جنبه معنوی و الهی وجود مقدس حضرت مهدی اشاره کرده و بر شئون مختلف وجودی آن حضرت درود فرستاده است و این به جهت آن است که غیبت آن حضرت همانند ظهورش پربرکت، نجات بخش است و مؤثر است، زیرا وظیفه امام تنها بیان صوری معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست و امام چنان که وظیفه راهنمایی صوری مردم را به عهده دارد هم چنان ولایت و رهبری باطنی اعمال را عهده دار است و اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می کند و حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می دهد. بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام در این باره تفاوت ندارد، و امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف دارد اگرچه از چشم جسمانی آنها مستور است به همین دلیل وجودش پیوسته لازم است گرچه زمان ظهور آن حضرت تاکنون فرا نرسیده است. 25 و به جهت آن که همه حالات و شئون وجودی حضرت بقیۀ الله به نحوی برای عالم و آدم برکت آفرین است در زیارت آن حضرت گفته می شود: «السلام علیک حین تقوم، السلام علیک حین تقعد، السلام علیک حین تَقَرءُ و تبیّن، السلام علیک حین تصلّی و تقنت، السلام علیک حین ترکع و تسجد، السلام علیک حین تُصبح و تُمسی.»26
یعنی «سلام بر تو وقتی که قیام و ظهور می نمایی، و وقتی که در پردۀ غیب می نشینی، سلام بر تو هنگامی که کتاب خدا را می خوانی و حقایق آن را بیان می داری، سلام بر تو هنگامی که نماز می گذاری و قنوت می خوانی، سلام بر تو به وقتی که رکوع و سجده بجا می آوری، سلام بر تو به هنگامی که صبح و عصر داری.»
امام خمینی در جای دیگر از حضرت مهدی به عنوان تنها کسی یاد نموده که آرمان توحید تمام انبیاء و سفیران الهی بدست او تحقق خواهد یافت و مایه نجات آدم و عالم که هدف اساسی بعثت انبیاء بوده است خواهد شد. لذا می گوید: «تحقق بخش غایت بعثت انبیاء حضرت خاتم الاوصیاء و مفخر الاولیاء حجۀ بن حسن العسکری، بزرگ شخصیتی که برپاکنندۀ عدالتی است که بعثت انبیاء علیهم السلام، برای آن بود... ابرمردی که جهان را از شر ستمگران و دغلبازان تطهیر می نماید و زمین را پس از آن که ظلم وجود آن را فراگرفته، پر از عدل و داد می نماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض می نماید.» 27
7ـ حضرت مهدی ذ خیره خداوند در زمین
بی تردید بشر از روزی که در بستر زمین قرار گرفته است همواره آرزوی یک زندگی اجتماعی همراه با سعادت و آسایش را داشته و دارند، و به امید رسیدن چنین روزی لحظه شماری می کند و بر اساس تحلیل فلسفی اگر این خواسته انسان تحقق عینی و خارجی نمی داشت و در حد یک آرمان دست نیافتنی بود هرگز چنین آرزو و امید همگانی در نهاد بشر نقش نمی بست چنان که اگر غذایی نمی بود گرسنگی هم نبود و اگر آبی وجود نمی داشت تشنگی تحقق نمی گرفت، پس معلوم می شود به حکم ضرورت و جبر تکوینی آینده جهان روزی را به خود خواهد دید که در آن روز جامعه بشری به آرزوی خود برسد و در کنار هم در صلح و صفا با هم زیستی مسالمت آمیز همراه با معنویت و غرق در فضیلت و کمال زندگی نماید. این حقیقت بدست توانای انسانی که از او در معارف دینی به مهدی و قائم آل محمد(ص) یاد شده عینیت می یابد28 و به این دلیل امام خمینی از حضرت مهدی به ذخیره خداوند برای بشر یاد نمود و گفته است: «خودمان را مهیا کنیم از برای آمدن آن حضرت، من نمی دانم، اسم رهبر روی ایشان بگذاریم، بزرگتر از این است، نمی توانیم بگوییم که شخص اول است، برای این که دومی در کار نیست، ایشان را نمی توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم. الّا همین که مهدی موعود است، آنی است که خدا ذخیره کرده است برای بشر.» 29
در جای دیگر با تفصیل بیشتر بحث کرده و می گوید: «... مهدی موعود سلام الله علیه که خداوند ذخیره کرده است او را... حضرت عدالت را در تمام عالم گسترش می دهد و آن چیزی که انبیاء موفق نشدند، خدای تعالی ایشان را ذخیره کرده است اجرا بکند و همه اولیاء آرزو داشتند لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا کنند، بدست آن بزرگوار اجرا بشود، این که او را طول عمر داده برای همچو معنایی بعد از انبیاء و اولیای بزرگ مهدی موعود یک موجودی است که ذخیره شده است برای یک همچو مطلبی»30 بنابراین مهدی موعود تنها فردی است که برای تحقق آرمان و آرزوی دیرین بشر ذخیره شده و روزی در سایه حکومت و دولت کریمه آن حضرت عالم و آدم در صلح و صفا و آسایش به سر خواهند برد.
8ـ مهدی مجری عدالت در تمام شئون انسانی
اجرای عدالت جزء اساسی ترین اهداف و انگیزه های الهی انبیاء و اولیاء و مصلحان الهی در طول تاریخ بوده است و هم چنین اجرای عدالت در حکومت عدل گستر جهانی نیز به عنوان اصل بنیادین مطرح است و در روایات متعدد بر آن تأکید شده و بزرگان اهل عرفان نیز با استناد به روایات و معارف شهودی خود اظهار داشته اند که خداوند خلیفه ای دارد که روزی ظهور می کند و زمین را که از ظلم و بیداد پُر شده است، از عدل و قسط پُر می نماید و اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی خواهد کرد تا این خلیفه الهی که از عترت رسول خدا و از فرزندان فاطمه و هم نام پیامبر است ظهور نماید. 31 بنابراین جریان عدالت گستری جزء اهداف اساسی دولت کریمه و حکومت جهانی حضرت مهدی است، اما پرسش مهم در این باره آن است که قلمرو این عدالت تا کجاست؟ آیا در سایه دولت کریمه مهدی تنها در بُعد اقتصادی و اجتماعی و مانند آن عدالت اجرا می شود یا تمام شئون عالم و آدم به برکت آن عدل کل تعدیل و اصلاح خواهد شد؟
ظاهراً در میان صاحب نظران که درباره عدالت گستری حضرت مهدی سخن گفته اند، امام خمینی نخستین فردی است که قلمرو عدالت گستری دولت کریمه حضرت مهدی را فراتر از ابعاد اقتصادی و اجتماعی و مانند آن که نوعاً مورد توجه عمومی است، مطرح کرده و اصلاح تمام شئون عالم و آدم را جزء قلمرو عدالت گستری آن حضرت خوانده و از این رهگذر روزنۀ جدیدی برای افراد محقق در مسئله مهدویت گشوده است تا جریان عدالت گستری مهدی را با استفاده از متون دینی با این رویکرد نیز مورد تحقیق و تحلیل قرار دهند. امام خود در این باره می گوید: «قضیۀ غیبت حضرت صاحب، قضیۀ مهمی است که به ما مسائل می فهماند، منجمله این که برای یک همچو کار بزرگی که در تمام دنیا عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسی الّا مهدی موعود... هر یک از انبیاء که آمدند برای اجرای عدالت آمدند لکن موفق نشدند حتی رسول ختمی(ص) که برای اصلاح بشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود باز در زمان خودشان موفق نشدند و آن کسی که به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد نه آن هم این عدالتی که مردم عادی می فهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد، بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت، انسان اگر انحرافی پیدا کند، انحراف عملی، انحراف روحی، انحراف عقل، برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش. این ایجاد عدالت است در انسان، اگر اخلاق منحرف باشد از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد این عدالت در او تحقق پیدا کرده است، اگر در عقاید انحرافاتی باشد برگرداندن آن عقاید کج به عقیده صحیح و صراط مستقیم، این ایجاد عدالت است در عقل انسان.» 32
آن گونه که اشاره شد این نحو تفسیر از عدالت گستری حضرت مهدی گرچه در متون و روایات به گونه ای اشاره شده اما در میان اهل تحقیق و اندیشه به نظر می رسد که حضرت امام خمینی در طرح و یا احیای این حقیقت همانند بسیاری از معارف دیگر مبتکر و پیش آهنگ است و شایسته است این اندیشه بلند او سبب شود که بزرگان اهل تحقیق این مسئله را در مباحث مهدویت بسط و گسترش دهند.
9ـ مفهوم انتظار
یکی از مهمترین مسائل مهدویت که در اندیشه امام خمینی به صورت زنده و کارآمد تجلی کرده مسئله انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) است. این مسئله که با تفسیرها و برداشت های گوناگون در میان منتظران حضرت مهدی(ع) مطرح است، در اندیشه امام خمینی با تفسیر کاملاً متفاوت ارائه شده است و به دلیل اهمیت آن مورد توجه خاص ایشان بوده است لذا با تفصیل بیشتر و در موارد متعدد درباره آن سخن گفته و با نقد بسیاری از برداشت هایی که نوعاً ناکارآمد و کم اثر و یا بعضاً نادرست است، دیدگاه حیات بخشی در این باره مطرح نموده است که به چند نمونه از سخنان ایشان اشاره می شود: «بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (سلام الله علیه) را از خدا بخواهند، ... و یک دسته دیگر انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءالله درست می کنند، دیگر ما تکلیفی نداریم، تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا می گذرد نداشته باشیم.» 33
در جای دیگر با رد این گونه برداشت ها می گوید: «این منطق اشخاصی است که می خواهند از زیر بار در بروند، اسلام اینها را نمی پذیرد، اسلام این را به هیچ چیز نمی شمرد، اینها می خواهند از زیر بار در بروند، یک چیز درست می کنند دو تا روایت از این طرف و آن طرف می گردند پیدا می کنند... این خلاف قرآن است... اگر صد تا همچو روایت هایی بیاید ضربه به جدار می شود.» 34
بدین ترتیب حضرت امام خمینی با هرگونه برداشت که موجب تخدیر مردم از انتظار ظهور شود به شدّت مبارزه کرد و با نقد و نکوهش کسانی که اندیشه ها و برداشت های ناصواب از انتظار حضرت مهدی(عج) ارائه می دهند و از خود سلب مسئولیت می کنند و همه مسئولیت ها را متوجه امام زمان و محول به آن حضرت می نمایند، می گوید: «یک عدۀ دیگری بودند که می گفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است، آنها مغرور بودند، آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمی بلند شود قبل از ظهور حضرت، آن عَلَم عَلَم باطل است، آنها خیال کرده بودند که نه هر حکومتی باشد. در صورتی که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس عَلَم مهدی به عنوان مهدویت بلند کند، حالا ما فرض می کنیم که یک همچو روایاتی باشد آیا معنایش اینست که از ما دیگر تکلیف ساقط است؟ این خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن است ... شاید الآن هم بسیاری باور کنند که نه حکومت نباید باشد و زمان حضرت صاحب بیاید، و هر حکومتی در غیر زمان حضرت باطل است، این یعنی هرج و مرج، ما، درستش می کنیم تا حضرت بیاید.» 35
در مجموع از سخنان حضرت امام بدست می آید که انتظار مورد توجه ویژه ایشان بوده و تلاش کرده با نقد برداشت های ناصحیح از مسئلۀ انتظار، مفهوم درست و تفسیر زنده و کارآمد که بتواند پاسخ گوی انسان معاصر باشد ارائه دهد. امام ضمن بیانی مبسوط می گوید: «در بعضی روایات هست که یکی از چیزهای مستحب این است که مؤمنین در حال انتظار اسلحه هم داشته باشند، اسلحه مهیا، نه این که اسلحه را بگذارند کنار و بنشینند منتظر، اسلحه داشته باشند برای این که با ظلم مقابله کنند با جور مقابله کنند، تکلیف است، نهی از منکر است بر همه ما تکلیف است. باید مقابله کنیم با این دستگاههای ظالم خصوصاً دستگاههایی که با اساس مخالفند.» 36 بازن چی می فرماید: «ما باید فراهم کنیم کار را فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت.» 37
بی تردید این تفسیر از انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) که در اندیشه و کلمات امام خمینی مطرح شده آن گونه که خود اشاره کرده است با روح و حقیقت اسلام سازگارتر است، زیرا انتظار ظهور به عنوان یک آموزۀ دینی و مذهبی باید بگونه ای طرح و تفسیر شود که روحیّه تحرک، پویایی در جهت تکامل معنوی، احیای معارف و دستورات آسمانی و نشر حقایق دینی و زمینۀ عمل به آموزه های مذهبی را در میان افراد جامعه بیشتر ایجاد کند و مردم را به سوی زندگی همراه با معنویت سوق دهد و حیات دینی و معنوی را در کالبد فرد و جامعه تزریق نماید، چون اسلام دین زندگی و حیات در ابعاد مختلف آن است لذا فرمود: «یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله و لرسوله اذا دعاکم لما یحیکم»38 یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید، چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فراخواندند که به شما حیات می بخشد، آنان را اجابت کنید و مسئله انتظار نیز در قاموس اسلام بخصوص مذهب شیعه جزء زنده ترین آموزه های الهی است که در انسان امید به آیندۀ برتر و حیات متعالی تری را نوید می دهد و این حقیقت را از تفسیر امام خمینی از جریان انتظار بخوبی می توان دریافت کرد. پس به جرأت می توان گفت در اندیشه امام خمینی موضوع مهدویت همانند بسیاری از حقایق دیگر اسلام، زنده، حیات بخش و نویددهنده مطرح شده است. روحش شاد، اندیشه اش پاینده و انقلابش پایدار باد.
منبع: فصلنامه حضور، ش 51، ص 136-152
----------------------------------------------
منابع و مأخذ:
1. اصول کافی، کتاب الحجۀ باب ان الارض لاتخلو من حجۀ، ج 1، ص 252، حدیث 10، نشر مؤسسه تحقیقات و انتشارات نور، بی تا، بی جا.
2. همان، حدیث 12، ص 253.
3. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی)، ص 316، ج 17، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، سال 1378 ش.
4. دیوان امام، (با شرح و تفسیر قادر فاضلی)، ص 49، نشر فضیلت علم، بی جا، چاپ اول، 1371 ش.
5. عزیزالدین نسفی، انسان کامل، ص 74، نشر کتابخانه طهوری، تهران 1377 ش.
6. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام)، ج 12، ص 423.
7. همان، ج 8، ص 328.
8. همان، ج 9، ص 24.
9. قاسانی، عبدالرزاق، شرح فصوص الحکم، فص شیشیه، ص 43، نشر بیدار، قم 1370 ش.
10. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام)، ج 20، ص 249.
11. اصول کافی، ج 1، کتاب حجۀ باب شأن سوره قدر، حدیث 6، ص 364.
12. سوره قدر، آیه 3.
13. حسن زاده آمل، انسان در قرآن، ص 244، نشر الزهرا، تهران 1369 ش.
14. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام) ج 19، ص 285.
15. امام خمینی، آداب الصلوۀ، ص 327، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ 6، خرداد ماه 1378 ش.
16. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج 23، باب 20، حدیث 38، ص 345، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت 1403 ق.
17. سوره نساء، آیه 41.
18. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 23، باب 20، حدیث 1، ص 336.
19. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام)، ج 8، ص 391.
20. همان، ج 8، ص 423.
21. همان، ج 21، ص 396.
22. علّامه طباطبائی، شیعه در اسلام، دفتر انتشارات اسلامی، قم 1373 ش.
23. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام)، ج 18، ص 87.
24. همان، ج 21، ص 325.
25. علامه طباطبائی، شیعه در اسلام، ص 152.
26. مفاتیح الجنان، زیارت صاحب الامر 4، ص 924، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1377 ش.
27. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام)، ج 14، ص 472.
28. علامه طباطبائی، شیعه در اسلام.
29. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام)، ج 21، ص 325.
30. همان، ج 12، ص 482.
31. محیی الدین عربی، فتوحات مکیه، ج 3، باب 366، ص 327، نشر صادر، بیروت، بی تا.
32. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام)، ج 12، ص 482.
33. همان، ج 21، ص 13.
34. همان، ج 3، ص 340.
35. همان، ج 21، ص 17.
36. امام خمینی، صحیفه امام (مجموعه آثار امام)، ج 21، ص 14.
37. همان، ج 21، ص 17 ـ 14.
38. سوره انفال، آیه 23.