در رابطه با امام حسین(علیه السلام) مسائل و مباحث مختلفی را می توان طرح کرد که آگاهی به همه این مباحث از جهتی هم لازم است و هم مفید، اولاً جنبه معرفتی دارد که ما نسبت به مقام امام حسین(علیه السلام) معرفت پیدا کنیم و اساس کمال ایمانی انسان هم به معرفت به امامش است. همانطور که از خود امام حسین(علیه السلام) روایت شده که اصحابشان رفتند و این کلام را ایراد فرمودند که خدای متعال بندگان را نیافریده است مگر اینکه او را بشناسند. وقتی که او را شناختند، بندگی او را بکنند و وقتی که او را بندگی کردند از بندگی غیر او بی نیاز بشوند.
با توجه به آیات قرآنی که خدای متعال می فرماید «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»، من جن و انس را جز برای پرستش خودم نیافریدم، از اینجا استفاده می شود که پرستش با معرفت حاصل می شود و معرفت خدای متعال به این است که ما آن نظام خلقتی را که خدای متعال به پا کرده است و انسان را برای رسیدن به اهداف عالیه آن نظام آفریده است بشناسیم و آن را دنبال کنیم و هدف را در همین عالم پیاده کنیم. بعد از حضرت سؤال می شود که چگونه خدای متعال را بندگی کنیم و این بندگی چگونه تحقق پیدا می کند؟ حضرت می فرمایند: با اطاعت از امامی که خدای متعال ، اطاعت او را بر مردم لازم گردانیده است. یعنی رسیدن به هدف خلقت جز از راه معرفت امام معصومی که خدای متعال برای راهنمایی دقیق، صحیح و کامل فرستاده است، محقق نمی شود. این نکته بسیار مهمی است و در این رابطه شناخت مقام امام در معارف دین و شناخت جایگاه ما در معارف دین و رسیدن به هدف مطلوب ضرورت پیدا می کند که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) در روایات شیعه و سنی آمده که «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن زمان جاهلیت مرده است که در زمان جاهلیت عده ای در اثر طغیان کفار و ائمه کفر، اجازه نمی دادند که مسئله دین و دینداری تحقق پیدا کند و مردم با اهداف خلقت آشنایی نداشتند و با اخلاق حیوانی به سر می بردند و گاهی استثناء هم در آنهاوجود داشت و زمان، عمدتاً زمان جاهلیت را بین حضرت عیسی(علیه السلام) و نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) بیان می کنند که در این بین به خاطر فاصله بین این دو نبوت و غلبه جبهه کفر اگر چه حجت خدای متعال بوده اما عده ای نمی خواستند که دنبال حجت خدا و دین الهی بروند. لذا با تاریکی و ظلمت نسبت به مرتبه وجودی خودشان و کمال وجودی خودشان به سر می بردند. به هر حال نقش امام در راهنمایی انسان به کمالات، نقش بسیار زیادی است که خود این بحث چندین مرحله دارد و ما فعلاً در این رابطه بحثی نداریم که هم قرآن و هم سنت به مسأله امامت به طور جدی پرداخته است.
بحث امامت، هم یک بحث اعتقادی است و هم یک بحث تاریخی به این ترتیب که مستلزم جریان شناسی در عالم اسلام است و اینکه چرا مسئله امامت در امت آنطور که خدای متعال می خواست تحقق پیدا نکرده است. اینها مباحث مختلفی است که به بحث ما مربوط نمی شود و مباحث گوناگون دیگری نیز در این رابطه وجود دارد. امام حسین(علیه السلام) فضائل مشترکی با نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) در مسئله خلقت نوری دارند. یکی از این مسائلی که برای این اولیاء مطرح می شود، خلقت قبل از این عالم این حضرات است که از آن به خلقت نوری تعبیر می شود. در بحث خلقت نوری و روایات مربوط به آن، به امام حسین(علیه السلام) پرداخته شده است که جزو پنج تن آل عبا(علیهم السلام) هستند. مطلب دوم نحوه خلقت ظاهری امام حسین و رشد و نمو آن حضرت است که ارتباط خاصی با نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) داشتند که اینها جای بحث دارد.
اشتراکات فضائل امام حسین با اهل بیت(علیهم السلام)
مطلب بعد توجه به فضائل دیگر امام حسین(علیه السلام) است که آیاتی از قرآن کریم به این فضائل که با نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) و امیر المؤمنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) مشترک است اشاره دارد و جایگاه ایشان را در امت اسلامی نشان می دهد که جایگاه خاصی دارند. واقعه مباهله و نزول آیه مباهله یکی از این فضائل مهم است که در روایات شیعه و سنی به طور مسلم این مسئله مطرح شده است که نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) برای اینکه دعوتش را به امر خدای متعال گسترش بدهد، بعد از فتح مکه نامه هایی به کشورهای و شهرهای مختلف ارسال کردند که به نصارای نجران هم نامه نوشتند و آنها هم آمدند و قضیه مفصلی دارد و بعد از اینکه نصارای نجران محتوای دعوت را نپذیرفتن و احتجاج کردند برای تحکیم مسئله دعوت به دین حق پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) دعوت به مباهله کردند و برای این امر پنج تن آل عبا(علیهم السلام) آمدند و هیچ کس غیر از آن اولیاء در این قضیه شرکت نداشت که این نشان دهنده ارتباط امامت با نبوت در دعوت به دین حق است و این دعوت به دین حق لوازمی دارد که باید در برابر مشکلات گوناگون فداکاری و مقاومت داشته باشند و لحظه ای اختیاراً از مواضع حق خودش کوتاه نیامده و کنار نرود. ماجرای مباهله بطور علنی نقش این اولیاء را در صحنه جامعه اسلامی و حتی خارج از مرزهای این جامعه نشان داد که امام حسین(علیه السلام) در این ماجرا حضور داشتند.
یکی از موارد دیگر آیه تطهیر است که این بزرگواران در این جهت مشترک هستند که آیه مباهله و مخصوصاً آیه تطهیر بار حقوقی به همراه دارد که فقط یک تشریفات نیست و قصد دارد جایگاهی را معرفی کند که دیگران باید این جایگاه را اگر تحت لوای اسلام و ایمان قرار گرفتند بپذیرند. معرفی این اولیاء به این عنوان که خداوند ایشان را مطهر کرده است، یک تعارف نیست که در دینداری نقشی نداشته باشد. دینداری متدینین به این است که این جایگاه را بشناسند و بپذیرند و به لوازم آن ملتزم بشوند. التزام به لوازم اینکه این شخصیت از رجس و پلیدی مطهر است این است که آنچه را که از جانب خدای متعال بیان می کند و عملکردی که در هر شأنی از شؤون زندگانی دنیایی دارد، همه مورد امضای خداوند متعال است و همه باید از آن الگو بگیرند.
امام حسین(علیه السلام) فضائل دیگری با اهلبیت به طور مشترک داشتند که کمالات ایشان را معرفی می کند مانند قضیه نزول سوره هل اتی که در اینجا به نوعی پنج تن(علیهم السلام) در این واقعه شرکت داشتند که تعبیرات بسیار بلندی در آیات متعددی از این سوره کمالات بالای روحی و عنایات خدای متعال به این خاندان را نشان می دهد. علاوه بر فضائل مشترک، امام حسین(علیه السلام) فضائل خاصی دارند که البته در زبان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) این فضائل آمده است و امام حسین(علیه السلام) اینچنین هستند و این نحوه معرفی نسبت به امام حسین(علیه السلام) درخصوص امام حسن(علیه السلام) انجام نشده است و این به دلیل جایگاه امام حسین(علیه السلام) است که بعد از امام حسن(علیه السلام) امامت دارند و وظایفی را که بعنوان وظایف امامت بر عهده دارند در این زمان به طور کامل خودش را نشان می دهد که این اولیاء برای نشان دادن حقانیت مکتبی که انتخاب کرده اند و می پذیرند که این دعوت را به هر نحوی به مرحله ابلاغ برسانند و پای هر مسئله ای که در این ابلاغ دعوت پیش بیاید ایستاده اند. در زمان امام حسین(علیه السلام) مأموریت از جهت دیدگاه الهی به شهادت امام حسین(علیه السلام) و اسارت خاندان ایشان منتهی شد. برای امام حسن(علیه السلام) این دعوت تا حد مسائل آن حضرت بود و ما معتقدیم که کارهایی که امام انجام می دهد بر طبق وظیفه الهی است. این مسئله در زمان امام سجاد(علیه السلام) به گونه ای دیگر و در زمان امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) به گونه ای دیگر و در زمان حضرت موسی بن جعفر نیز به گونه ای دیگر بود و بر طبق روایتی در زمانی ایشان بنا بود بلایی عمومی بر امت اسلام نازل بشود که حضرت این بلا را با پذیرفتن زندان برطرف کردند که خودشان زندانی بشوند و این بلا نازل نشود.
جایگاه شهادت امام حسین(علیه السلام)
ما یک تحلیل ابتدایی بر پایه رابطه عاطفی انجام می دهیم و پشتوانه این تصمیم، همان رابطه جایگاه امامت و دعوت است که در این زمان این مسئله را اقتضا می کند که امام این مسئله را اقتضائاً بپذیرد که اینها ابعاد معرفتی جایگاه امامت و وظایف حقوقی امام در رابطه با خداوند و همچنین در رابطه با مردم است. به هر حال جایگاه شهادتی که امام حسین(علیه السلام) پیدا کردند جایگاه بسیار مهمی است که در امتهای گذشته به این جایگاه توجه شد که خدای متعال به نوعی به انبیاء(علیهم السلام) از چنین واقعه ای که در زمان پیامبر آخر الزمان رخ می دهد باخبر می کرد و آنها به نوعی در این مصیبت و تأثر نسبت به آن شریک می شدند و در واقع به آنها الگوی کاملی در تحمل شدایدشان معرفی می شد که برای ابلاغ دین الهی و تحقق دین و اعلان حقانیت دین الهی چنین شخصیت بارزی وجود دارد که تا از دست دادن ظاهری همه امکانات مادی ایستاده بطوری که وطن را رها می کند و حیثیت های ظاهری را فدای دین الهی می کند و همینطور مصائب دیگری که برای آن حضرت رخ داد. این هم یک بحث است که چرا این همه در روایات به حرکت عاشورا و فداکاریهای امام حسین(علیه السلام) توجه شده است و نبی اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) در فرمایشات مختلف به این مسئله پرداخته اند.
فضایل زیارت امام حسین(علیه السلام)
مسئله بعد، فضایل زیارت امام حسین(علیه السلام) است. برای زیارت ائمه و نبی اکرم فضائل زیادی نقل شده است. تا جایی که در قدیم برخی از علمای ما کتاب زیارت نوشته اند و در آنها روایات بسیاری در فضایل معنوی و روحی و آخرتی زیارت نبی اکرم و ائمه(علیهم السلام) وارد شده است و مباحث زیادی در آداب زیارت آمده است. همچنین بحثی در علت سفارش به زیارت و ماهیت زیارت ذکر شده است. اینها مباحثی است که علمای ما کتابهای گوناگونی در رابطه با آنها تدوین کرده اند که یکی از راه های مؤمنین برای نزدیک شدن به خدای متعال و اهداف خلقت، مطالعه و و بحث و بررسی در رابطه با فضائل زیارات و حکمت سفارش به زیارات این اولیاء است. یکی از مسائلی که در این رابطه مطرح است توجه به محتوای زیارات است. عرض شد که علاوه بر سفارش به زیارات ائمه(علیهم السلام) سفارشات زیادی به زیارت امام حسین(علیه السلام) شده است که نسبت به نبی اکرم و اهلبیت(علیهم السلام) این مقدار سفارش نشده است و همچنین به زیارت امام حسین(علیه السلام) در مواقع مختلف سفارش شده ایم که فضایلی دارد وشاید ماهی از ماه های قمری نباشد که برای زیارت امام حسین(علیه السلام) در آن سفارشی برای ما نیامده باشد. این مطلب به این دلیل است که این شخصیت به واسطه زیارت ایشان زنده بماند و این زیارت در واقع زنده نگه داشتن محتوای واقعی دین اسلام و توجه دادن به جایگاه امامت در امت اسلامی است که این امامت جایگاه مهمی دارد و باید در در رشد جامعه اسلامی در همه زمان ها تأثیرگذار باشد. اول در رشد فرهنگی و دوم در رشد معنوی جامعه و سوم در پرتو این دو رشد، رشد اجتماعی و اقصام دیگر رشد که برای ما در نظر گرفته اند. این هم بحثی در حکمت سفارش بسیار در زیارت امام حسین(علیه السلام) است که اگر بخواهیم روایات مربوط به آن را بخوانیم ساعت ها زمان می برد ولی تیمناً و تبرکاً عرض می کنیم؛ در برخی روایات آمده است کسی که امام حسین(علیه السلام) را «عارفاً بحقه» زیارت کند مانند این است که خدای متعال را در عرش زیارت کرده است. در برخی از روایات هست کسی که حضرت را «عارفاً بحقه» زیارت کند مانند کسی است که خدا را فوق عرش زیارت کرده است. اینها مباحثی ساده ای نیست و بایستی اولاً زیارت خدای متعال معنا بشود و دوم اینکه از دیدگاه قرآن و سنت عرض خدای متعال به چه معناست که از مسائل مهم معارف قرآنی است و سوم اینکه فوق عرض به چه معناست که همه اینها جای بحث دارد که در قرآن و روایات به آنها پرداخته شده است.
منبع: حوزه نیوز