پیش از آنکه به تبیین وظایف دانشجو دربرابر استاد بپردازیم، تذکر نکته ای لازم است و آن اینکه دانشجو باید پیش از هر چیز، درباره کسی که سرمایه علمی اش را از او به دست می آورد و حسن خلق و آداب و رفتارخود را تحت رهبری او فراهم می کند، مطالعه و بررسی کند. باید استادی را به عنوان الگوانتخاب کرد که از اهلیت و شایستگی کامل برخوردار بوده، دینداری او محرز و پاکدامنی و صیانت نفس وی مشهور باشد. نبایددانشجو شیفته و فریفته فزونی آگاهیهای علمی استادی گردد که از نظر تقوا و دیانت وجهات اخلاقی و سیاسی نقایص آشکاری دارد; زیرا زیان چنین استادی به دین واخلاق شاگرد، از نادانی شدیدتراست. با توجه به این نکته، وظایف دانشجو در قبال استاد رابیان می کنیم:
1 - تلقی استاد به عنوان پدر واقعی وروحانی.
دانشجو باید چنان بیندیشد که استاد او -که از سلامت دین و اخلاق برخوردار است.-پدر واقعی و روحانی او است و مسلما مقام پدر روحانی از پدر جسمانی بالاتر وارجمندتر است.
2 - ارج نهادن به استاد و تجلیل از مقام علمی وی.
3 - تواضع و فروتنی در برابر استاد.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: دانش رابیاموزید وبه خاطر آن، آرامش و متانت را فرا گیرید و در برابرکسی که از او دانش می آموزید، فروتن باشید.
4 - به نیکی یاد کردن از استاد.
5 - حق شناسی از استاد.
دانشجو نباید در طول زندگانی اش از دعای خیر نسبت به استاد غافل بماند.
6 - سپاسگزاری از ارشاد و هشدارهای استاد، اگر چه با توبیخ و انتقاد و گزندگی همراه باشد.
7 - تحمل جور و تندرویهای استاد.
باید در برابر جفای استاد و تندرویهای اخلاقی او شکیبا بود.
8 - زودتر از استاد در درس حاضر شدن.
9 - رعایت ادب و نزاکت در برابر استاد.
هنگام ورود استاد به کلاس، بر دانشجولازم است به عنوان احترام بایستد و درمحضر او به گونه ای بنشیند که نمایانگر ادب ونزاکت باشد. پرسش و خطاب به استاد نیزباید همواره با ادب و تکریم باشد.
10 - عدم ایجاد مزاحمت برای استاد.
اگر استاد مشغول گفتگو، مطالعه، تحقیق،نوشتن، تلاوت قرآن یا اقامه نماز است، نبایدمزاحمش شد.
11 - عدم تحمیل وقت تدریس بر استاد.
12 - مراقبت از حرکات و رفتار خود درمحضر استاد.
از مهمترین وظایف دانشجو این است که بااشتیاق و علاقه به سخنان استاد گوش فرادهد; نگاهش را بر او متمرکز سازد و با تمام وجود بدو روی آورده، با دقت در گفته های وی بیندیشد و آن را در حافظه خویش نگه دارد تا او را به اعاده سخن ناگزیر نسازد.دانشجو باید بی جهت نگاه خود را از استادبرنگرفته، به این سو و آن سو ننگرد. بویژه درلحظاتی که با استاد گفتگو می کند و یا استاد بااو سخن می گوید، با لباس و انگشت و .....بازی نکند و خمیازه نکشد. نیز در محضراستاد با دیگران در گوشی و پنهانی صحبت نکند و نخندد.
13 - رعایت لطف بیان و تنظیم صداهنگام گفتگو با استاد.
دانشجو باید در خطاب به استاد، دارای حسن تعبیر و لطافت بیان باشد و به او نگوید:چرا، نه، قبول نداریم، چه کسی چنین گفته،این سخنی که شما می گویید در کجاست و یاماخذ آن را در کجا می توان یافت؟ نبایدبگوید: آنچه به خاطر دارم و یا دیگران نقل کرده اند با گفتار شما مغایرت دارد.
اگر هدف دانشجو در این چون و چراهابهره گیری از استاد است، باید در جلسه دیگری غیر از جلسه درس و یا در جلسه خصوصی آنها را مطرح کند. اگر هم ناگزیراست که در همان جلسه، پرسشهای خویش را مطرح کند، شایسته است به جای الفاظ مذکور لحن خود را تلطیف کرده، بگوید: اگر به ما چنین بگویند، اگر این سخن را قبول نکنیم یا اگر از ما بپرسند به چه دلیل می گویی، درپاسخ چه بگوییم؟ و عباراتی از این قبیل.
14 - نادیده گرفتن اشتباهات لفظی یاعلمی استاد.
آن چه مسلم است تنها معصومان علیهم السلام ازاشتباه و لغزش مصونیت دارند و بشر عادی،گر چه دارای مراتب بالای علمی هم باشد، گاه دچار لغزش و اشتباه خواهد شد. بنابراین،نباید شاگرد هنگام غفلت و اشتباه استادچهره خود را دگرگون سازد و یا با اشاره به دیگران بفهماند که شخصا رای و سخن استادرا مردود می داند.
اگر زبان استاد به تحریف کلمه ای شتاب گرفت و به علت جابه جا شدن حروف کلمه،واژه و تعبیری از زبانش خارج شد که دارای مفهوم زننده ای بود، شاگرد باید آن را نشنیده گرفته، به کلی فراموش کند و برای کسی بازنگوید.
15 - پیشدستی نکردن شاگرد به پاسخ پرسشها در محضر استاد.
البته اگر خود استاد از او خواست که جواب پرسشی را در جلسه درس بیان کند، اشکال ندارد.
16 - قطع نکردن سخنان استاد.
شاگرد نباید در ادامه سخن استاد وقفه ایجاد کند و پیوستگی کلامش را با حرف زدن از هم بگسلد.
17 - پرسش به موقع شاگرد.
نباید بی جا و بی موقع راجع به موضوعی از استاد پرسید. مطرح کردن پرسش در بین راه نیز صحیح نیست. باید صبر کرد تا استادبه مقصد برسد و آنگاه پرسش را با او در میان گذاشت.
18 - نباید به خاطر شرم از پرسش دریغ ورزید.
امام صادق علیه السلام می فرماید: دانش دینی وبینش الهی، همچون خانه ای است که بر آن قفل نهاده اند; کلید این قفل، پرسش است.(1)
19 - تکریم استاد هنگام طی طریق با او.
باید حرکت و راه رفتن در معیت استاد،نمایانگر احترام و محبت به او باشد. او را ازدور با صدای بلند نخواند یا از پشت سر و ازراه دور به او سلام نکند. شاگرد باید خود رانزدیک ساخته، سلام و تحیت خویش را باصدای معمولی و متعارف به استاد تقدیم کند. به هر حال هر رفتاری که نشانه تکریم واحترام استاد باشد، بر طالبان علم لازم است.این احترام ها علاوه بر آنکه کوشش ادای حق استاد است، باعث رشد و شکوفایی صفات نیک دانشجو و برکت در عمر علمی وی می شود.
در خاتمه، این نوشتار را با حدیثی نورانی از امیر مؤمنان علی علیه السلام به پایان می بریم. آن حضرت در خصوص بزرگداشت مقام عالم می فرماید:
..... یکی از حقوق دانشمند بر تو این است که زیاده از حد از او پرسش نکنی و دست به دامانش نگردی. اگر بر مجلس دانشمند واردشدی و ملاحظه کردی که گروهی از مردم نزداو به سر می برند، بر همه آنها سلام کن; سلام ویژه خود را بدان عالم عرضه دار و برای نشستن جایگاهی در برابرش انتخاب کن ... .
با گوشه چشم و چشمک زدن یا با دست خود در حضور او اشاره مکن و در مقام ستیز ومخالفت با سخن او، پیاپی مگو که: فلانی چنین گفت، فلانی چنان گفت. از طول همنشینی با دانشمند دلتنگ مشو. مثل دانشمند مثل خرما است. باید در انتظار به سر بری تا رطبی از درخت بر تو افتد. پاداش دانشمند از روزه دار و سحر خیز و شب زنده دار و جنگجوی در راه خدا فزونتراست.(2)
منبع: ماهنامه کوثر
-----------------------------------------
پي نوشت :
1 - مینة المرید، ص 114
2 - الکافی، ج 1، ص 46